منوی اصلی
صفحه نخست alh luvtd ;kdn تبیان
درباره وبلاگ
با سلام خدمت شما فقط مطالبی که در قسمت 1- "مطالب،نواها ونماهای تولیدی وبلاگ" 2- :"مطالب و مقالات تولیدی نویسنده" 3- و قسمت : " نرم افزارهای تولیدی نویسنده وبلاگ" میباشد مربوط به نویسنده(بنده) وبلاگ است تمام این مطالب به تلاش خود نویسنده به دست آمده و از هیچ وبلاگی کپی گرفته نشده حتی سعی کرده ام که کالاهایی که دوستان دیگر معرفی کرده اند،معرفی نکنم تا کالاهای جدید را معرفی کنم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم تشکر
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 486437
تعداد نوشته ها : 42
تعداد نظرات : 5
این سایت را حمایت می کنم
Online User
Rss
لوگوی ما



لوگو دوستان


درمان اين «آفت اجتماعي»

بيماري فرهنگي «برتر شناختن كالاهاي خارجي نسبت به توليدات ملي حتي در صورت برابري و برتري كيفيت كالاهاي داخلي»، آن چنان بر پيكره ي جامعه ي ما نشسته كه در بسياري از موارد، توليدكنندگان داخلي براي جلب نظر هم وطنان به سمت خريد كالاي وطني، دست به دامان برندهاي معروف خارجي مي شوند و با مارك هايي كه به صورت فله اي تهيه مي شوند به اجناس خود رنگ و لعاب فرنگي مي دهند تا ايراني كالاي ايراني را در پوشش جنس خارجي خريدار باشد. اما آيا براي اين بيماري راه علاجي نيست ؟
اگرچه چالش هاي فرهنگي پس از ورود به بدنه ي اجتماع و نفوذ در باور افراد جامعه به سختي درمان پذيرند اما با عزمي ملي مي توان براي اصلاح ساختار فكري و شكستن اسطوره ي كيفيت برتر كالاهاي خارجي نيزچاره انديشي كرد. بخشي از اين درمان به نهادهاي فرهنگي و دستگاه هاي فرهنگ ساز جامعه باز مي گردد و بخشي نيز وظيفه توليدكنندگان است. درادامه بخشي از اين موارد را بررسي مي نماييم.



1. بهره گيري از ظرفيت رسانه ها؛

بي شك بخشي از تعصب مردم نسبت به برتري توليدات كشورهاي بيگانه به كم كاري نهادهاي فرهنگي و رسانه ها باز مي گردد. با مطالعه اي در چگونگي شكل گيري بسياري از برندهاي معروف در دنيا در مي يابيم اين برندها علاوه بر تلاش در توليدات كيفي و حفظ اين كيفيت، به خوبي از ابزار رسانه و تبليغات بهره جسته اند؛ تبليغات دامنه داري كه با بازاريابي مناسب و سنجش نياز مشتري و به تناسب زمان، هنوز هم ادامه دارد. در شرايطي كه فضاي رسانه اي كشور و تمامي ابزار تبليغاتي بدون قيد وشرط و تنها در ازاي دريافت پول بيشتر در اختيار معرفي و تبليغ كالاهاي خارجي قرار مي گيرد، انتظار انتخاب كالاي گمنام ايراني از سوي خريدار چندان منطقي به نظر نمي رسد.

بنابراين براي شكستن اسطوره ي كيفيت بالاي كالاي خارجي در ذهن افراد جامعه بايد اقداماتي صورت پذيرد؛ اقداماتي هم چون:

الف) نظارت بر تبليغات و محدود كردن تبليغات كالاهاي خارجي

ب) بهره جستن توليدكنندگان داخلي از ظرفيت رسانه‏ها و تكنيك هاي مناسب و به روز تبليغاتي

ج) معرفي كالاي ايراني، ويژگي ها و قابليت هايش از طريق ابزار رسانه

بهره گيري از اين تكنيك ها مي تواند افراد جامعه را با مزيت برندهاي ساخت داخل كه قيمتي به مراتب مناسب تر از نمونه ي خارجي خود دارند آشنا ساخته و مخاطب فهيم ايراني را در انتخاب و خريد كالاي ايراني ترغيب كند.

«دلبستگي به توليدات بيگانه» امري است كه رهبر فرزانه انقلاب از آن به «آفت اجتماعي» تعبير مي كنند.آفتي كه در دوران طاغوت و دوران هاي ظلماني گذشته ريشه دارد با اين تفاوت كه كه ما در آن دوران به طور مطلق وابسته قدرتهاي ديگر بوديم و خودمان هيچ توليدي نداشتيم، اما امروز گرايش به سمت وسوي كالاي خارجي و تفاحر به مارك هاي معروف با وجود توليدات مرغوب و مطلوب داخلي ، يك بيماري است ؛بيماري اي كه بايد علاج شود.

. آشتي صدا و سيما با كالاي ايراني؛

رسانه ها را شايد بتوان دستگاه توليد فرهنگ ناميد. در كنار فضاي باز تبليغات مستقيم كالاهاي خارجي، بسياري از فيلم ها، سريال ها و برنامه هاي رسانه ي ملي به عنوان پرمخاطب ترين رسانه ي كشور، فضاهاي لوكس تزيين شده با كالاهاي خارجي را به تصوير مي كشد و بر اساس دانش نشانه شناسي، اثر اين تبليغات غير مستقيم به مراتب از ترغيب مسقيم به خريد كالاي خارجي بيشتر است. در زندگي هاي آرماني به نمايش درآمده در رسانه ي ملي، اثري از كالاي ايراني مشاهده نمي شود. نقش رسانه ها به خصوص رسانه هاي پرمخاطبي هم چون صداوسيما در ايجاد «اعتماد ملي» براي اقبال به سمت كالاهاي ايراني بسيار تاثير گذار است. 



درمان این «آفت اجتماعی»

بیماری فرهنگی «برتر شناختن کالاهای خارجی نسبت به تولیدات ملی حتی در صورت برابری و برتری کیفیت کالاهای داخلی»، آن چنان بر پیکره ی جامعه ی ما نشسته که در بسیاری از موارد، تولیدکنندگان داخلی برای جلب نظر هم وطنان به سمت خرید کالای وطنی، دست به دامان برندهای معروف خارجی می شوند و با مارک هایی که به صورت فله ای تهیه می شوند به اجناس خود رنگ و لعاب فرنگی می دهند تا ایرانی کالای ایرانی را در پوشش جنس خارجی خریدار باشد. اما آیا برای این بیماری راه علاجی نیست ؟
اگرچه چالش های فرهنگی پس از ورود به بدنه ی اجتماع و نفوذ در باور افراد جامعه به سختی درمان پذیرند اما با عزمی ملی می توان برای اصلاح ساختار فکری و شکستن اسطوره ی کیفیت برتر کالاهای خارجی نیزچاره اندیشی کرد. بخشی از این درمان به نهادهای فرهنگی و دستگاه های فرهنگ ساز جامعه باز می گردد و بخشی نیز وظیفه تولیدکنندگان است. درادامه بخشی از این موارد را بررسی می نماییم.



1. بهره گیری از ظرفیت رسانه ها؛

بی شک بخشی از تعصب مردم نسبت به برتری تولیدات کشورهای بیگانه به کم کاری نهادهای فرهنگی و رسانه ها باز می گردد. با مطالعه ای در چگونگی شکل گیری بسیاری از برندهای معروف در دنیا در می یابیم این برندها علاوه بر تلاش در تولیدات کیفی و حفظ این کیفیت، به خوبی از ابزار رسانه و تبلیغات بهره جسته اند؛ تبلیغات دامنه داری که با بازاریابی مناسب و سنجش نیاز مشتری و به تناسب زمان، هنوز هم ادامه دارد. در شرایطی که فضای رسانه ای کشور و تمامی ابزار تبلیغاتی بدون قید وشرط و تنها در ازای دریافت پول بیشتر در اختیار معرفی و تبلیغ کالاهای خارجی قرار می گیرد، انتظار انتخاب کالای گمنام ایرانی از سوی خریدار چندان منطقی به نظر نمی رسد.

بنابراین برای شکستن اسطوره ی کیفیت بالای کالای خارجی در ذهن افراد جامعه باید اقداماتی صورت پذیرد؛ اقداماتی هم چون:

الف) نظارت بر تبلیغات و محدود کردن تبلیغات کالاهای خارجی

ب) بهره جستن تولیدکنندگان داخلی از ظرفیت رسانه‏ها و تکنیک های مناسب و به روز تبلیغاتی

ج) معرفی کالای ایرانی، ویژگی ها و قابلیت هایش از طریق ابزار رسانه

بهره گیری از این تکنیک ها می تواند افراد جامعه را با مزیت برندهای ساخت داخل که قیمتی به مراتب مناسب تر از نمونه ی خارجی خود دارند آشنا ساخته و مخاطب فهیم ایرانی را در انتخاب و خرید کالای ایرانی ترغیب کند.

«دلبستگی به تولیدات بیگانه» امری است که رهبر فرزانه انقلاب از آن به «آفت اجتماعی» تعبیر می کنند.آفتی که در دوران طاغوت و دوران های ظلمانی گذشته ریشه دارد با این تفاوت که که ما در آن دوران به طور مطلق وابسته قدرتهای دیگر بودیم و خودمان هیچ تولیدی نداشتیم، اما امروز گرایش به سمت وسوی کالای خارجی و تفاحر به مارک های معروف با وجود تولیدات مرغوب و مطلوب داخلی ، یک بیماری است ؛بیماری ای که باید علاج شود.

. آشتی صدا و سیما با کالای ایرانی؛

رسانه ها را شاید بتوان دستگاه تولید فرهنگ نامید. در کنار فضای باز تبلیغات مستقیم کالاهای خارجی، بسیاری از فیلم ها، سریال ها و برنامه های رسانه ی ملی به عنوان پرمخاطب ترین رسانه ی کشور، فضاهای لوکس تزیین شده با کالاهای خارجی را به تصویر می کشد و بر اساس دانش نشانه شناسی، اثر این تبلیغات غیر مستقیم به مراتب از ترغیب مسقیم به خرید کالای خارجی بیشتر است. در زندگی های آرمانی به نمایش درآمده در رسانه ی ملی، اثری از کالای ایرانی مشاهده نمی شود. نقش رسانه ها به خصوص رسانه های پرمخاطبی هم چون صداوسیما در ایجاد «اعتماد ملی» برای اقبال به سمت کالاهای ایرانی بسیار تاثیر گذار است. 

ادامه مطلب......

الف) استفاده از کالای ایرانی در برنامه های رسانه ی ملی

بدون شک اگر تولیدات داخلی جانشین برندهای خارجی در چیدمان دکور برنامه های صداوسیما شوند، بخش مهمی از فرهنگ نادرست جا افتاده در میان مردم نسبت به کالای خارجی اصلاح خواهد شد.

ب) آگاه سازی مردم از مزایای خرید کالای ایرانی

صدا و سیما می تواند با ساخت برنامه های مناسب آگاهی مردم نسبت به کالاهای تولید داخل را بالا برد. بی تردید اگر مردم بدانند با حمایت از تولید داخلی بسیاری از مشکلات گریبان‏گیر جامعه مانند بی کاری حل خواهد شد و توسعه و پیشرفت علم و فن آوری سرعت بیشتری می گیرد و به سمت حمایت از تولید ملی حرکت می کنند.

3. آموزش برای انتخاب بر اساس کیفیت نه برند؛

نقش آموزش و پرورش و معلمان در ایجاد روحیه ی حمایت از تولیدات ملی غیر قابل انکار است. کیفیت خوب کالا ایرانی باید در باور کودکان ما برای خودش جا بازکند. به بیان دیگر باید از همان دوران کودکی به افراد یاد داد بر اساس واقعیت ها و کیفیتی که لمس می‏کنند، انتخاب نمایند نه این‏که در برابر معروفیت یک برند مقهور شوند. در این صورت این بار کودکان از والدین خود می خواهند به جای تهیه ی لوازم تحریر با تصویر و برند «باربی» بت من و مرد عنکبوتی، برایشان لوازم تحریر دارا و سارا بخرند.

4. تولید علم و آگاهی برای تفهیم جامعه؛

خرید کالای خارجی به معنای تسلیم و ستایش هوش و ذکاوت سازندکان این کالاهاست، در واقع با خرید یک کالا ما در برابر قدرت سازندگان آن مقهور شده ایم .کالاها و برندها، استعاره هایی از جهان کالا هستند که قدرت، عظمت، نظم، زیبایی و.... را در دل خود جای می دهند .در بسیاری از موارد خریداری که با شنیدن این جمله از دهان فروشنده «ایرانی نیست، امریکائیه، ترکه، ژاپنیه » برای خرید کالا به قیمتی بسیار بالاتر از جنس ایرانی قانع می شود و این نشان می دهد نهادهای آموزشی و رسانه های ما در زمینه ی آگاهی بخشی به مردم بسیار ضعیف عمل کرده اند.

5. بهره مندی از تجارب موفق دیگر کشورها؛

کشورهایی نظیر ژاپن یا کره جنوبی از جمله کشورهایی هستند که ظرف مدت کوتاهی با یک اراده ی ملی توانستند مسیر توسعه را طی کنند. حمایت مردم از تولیدات ملی رمز موفقیت این کشورها بود که می تواند بخش هایی از این تجربه مثبت را، با بومی سازی در کشور اجرا نمود.

6. ایجاد حس خودباوری، هویت و اعتماد ملی؛

ایرانیان اثبات کرده اند هر جا به خودباوری رسیده اند فراتر از انتظار عمل نموده و توانسته اند گام های بلندی در راستای پیشرفت و تعالی بردارند. این خود باوری در بسیاری از موارد درشرایط سخت و طاقت فرسایی مانند 8 سال جنگ تحمیلی و یا شرایط تحریم ها حاصل شده است .با یادآوری حماسه سازی مردم کشور در دوران های سخت و پیشرفت های حاصل شده در طول سه دهه ی انقلاب اسلامی از سوی نهادهای ذی ربط و با همکاری رسانه ها و نهادهای متولی آموزش در کشور، عرق ملی و در پی آن اعتماد ملی و خودباوری و حس هویت و تعلق به جامعه ای سرفراز، را در وجود مردم متجلی می سازد و حمایت از تولیدات داخلی یعنی ماحصل کار برادران و خواهران هم وطن، جامه ی عمل می پوشد.

7. ورود چهره های سیاسی و مذهبی به عرصه ی حمایت از تولید ملی؛

بی تردید نام گذاری سال 91 از سوی رهبرمعظم انقلاب به نام «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی» نقش عمده ای در ورود مردم ولایت مدار کشور به صحنه ی ادای دین و تعهد خود در قبال محصولات داخلی خواهد داشت. این روند اما باید از سوی سایر مسؤولین و چهره های علمی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی پی گیری شود. به طور یقین چهره های محبوب و تاثیرگذار جامعه می توانند، ترغیب کننده مردم به تفاخر از داشتن کالای ایرانی شوند .

8. ارتقای کیفیت؛

مطابق با سفارش همیشگی رهبر انقلاب، صاحبان صنایع نیز برای حفظ منافع خود و مصرف کننده، باید کیفیت تولیداتشان را ارتقاء دهند تا مشتری داخلی را راضی نگه دارند. مرغوبیت کالای داخلی بی تردید مردم را قانع خواهد کرد. ارتقای کیفیت کالای ایرانی سفارش اکید و همیشگی مقام معظم رهبری است.

9. آموزش و توسعه مهارت ها؛

ارتقای کیفیت پیش نیازهایی دارد که مهم‏ترین آن‏ها آموزش و توسعه ی مهارت هاست .توسعه ی آموزش های فنی وحرفه ای از طریق آموزشگاه ها، هنرستان ها و دانشگاه های فنی –حرفه ای و علمی کاربردی نیروی کارآمدی تربیت می‏کند که می‏توانند تولیدات داخل را چه از لحاظ کمی و چه کیفی ارتقاء دهند.4

10. نوآوری و ابتکار و زیبایی در تولیدات کشور؛

در شرایطی که دنیای غرب می کوشد با کالاهای لوکس و فوق لوکس، دنیای مدی را که خود ساخته مدیریت کند، نداشتن خلاقیت، ابتکار و زیبایی در تولیدات ملی نمی تواند حس زیبایی شناختی مصرف کننده را تامین کند و در او رغبت خرید ایجاد نماید. به فرموده رهبر فرزانه ی انقلاب، از جمله‏ی چیزهایی که باید مورد توجه قرار بگیرد، نوآوری در همه‏ تولیدات به صورت پی‏درپی و خلاقیت برای اشباع حس زیبائی‏شناسی در مصرف‏کننده است.5

11. تعمیق ارتباط صنعت و دانشگاه

افزایش هرچه بیشتر ارتباط موثر صنعت ودانشگاه علاوه بر ایجاد اشتغال سبب رشد دانش و صنعت شده و ارتقای کمی و کیفی تولیدات داخل را در پی خواهدداشت.

مصرف کننده؛ حلقه ی اصلی زنجیره ی تولید

و در نهایت همان گونه که رهبر عزیز انقلاب سهم مردم در حمایت از تولید ملی را از همه مهم تر ارزیابی می فرمایند، هم تولید کنندگان و هم مردم باید بپذیرند که مصرف کننده یکی از زنجیره های اصلی تولید است. به این مفهوم که اگر مصرف کننده ای وجود نداشته باشد تولید معنایی نخواهد داشت. بنابراین هم تولیدکنندگان و نهادهای دولتی در قبال مصرف کننده داخلی مسئولیت دارند و هم یکایک افراد ایرانی باید خود را ملزم بدانند به عنوان یک وظیفه و یک تعهد در قبال وطنشان از تولیدات داخلی استفاده کنند و به عنوان یک مطالبه گر ارتقای کیفیت این کالاها را از تولیدکنندگان بخواهند.(*)

پی ‏نوشت‏ها:

1- بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در حرم رضوی در آغاز سال 91

2- پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1391

3- بیانات در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور

4- بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور

5- بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور

حمایت بلاگ

X