منوی اصلی
صفحه نخست alh luvtd ;kdn تبیان
درباره وبلاگ
با سلام خدمت شما فقط مطالبی که در قسمت 1- "مطالب،نواها ونماهای تولیدی وبلاگ" 2- :"مطالب و مقالات تولیدی نویسنده" 3- و قسمت : " نرم افزارهای تولیدی نویسنده وبلاگ" میباشد مربوط به نویسنده(بنده) وبلاگ است تمام این مطالب به تلاش خود نویسنده به دست آمده و از هیچ وبلاگی کپی گرفته نشده حتی سعی کرده ام که کالاهایی که دوستان دیگر معرفی کرده اند،معرفی نکنم تا کالاهای جدید را معرفی کنم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم تشکر
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 469963
تعداد نوشته ها : 42
تعداد نظرات : 5
این سایت را حمایت می کنم
Online User
Rss
لوگوی ما



لوگو دوستان

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

 


تلويزيون سكاندار كشتي بزرگ افكار عمومي است و بر كوچك و بزرگ ما تاثير گذار است. امسال كه سال توليد ملي و حمايت از كار است بجاست كه نقش تاثيرات غيرمستقيم برنامه هاي تلويزيون را بر اين مشاغل بررسي كنيم و به چرايي بي ميلي جوانان در رويكرد به اين مشاغل پاسخ دهيم.

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

 

تلويزيون و تبليغ پرستيژ گرايي در انتخاب شغل

يكي از مهمترين موانع سر راه كار و توليد در كشور ما، پرستيژگرايي است. تمايل به داشتن برخي كارها به خاطر داشتن پرستيژ مناسب و پرهيز از بسياري از كارهاي ديگر، موجب شده در شرايطي كه زمينه هاي زيادي براي كار جوانان وجود دارد بيكاري يقه آنها را بگيرد و نياز به استفاده از كارگرهاي خارجي باشد.

در جامعه ي ما وجهه و پرستيژ مشاغلي به عنوان وجهه ي شايسته و پرستيژ عالي تبليغ مي شود كه داراي شاخصه هاي شناخته شده اي در زمينه هاي مختلف باشد في الجمله اعتبار خوب و پرستيژ مناسب براي برخي مشاغل است كه از آن به كارهاي پشت ميزي تعبير مي كنند. نقش صدا و سيما در تبليغ اينگونه مشاغل، تا حد زيادي برجسته و پررنگ است و اميد است با اصلاح اين مشكل، بتوان در بينش عوامانه تاثيري درخور گذاشت.

در اكثر فيلم و سريالهاي تلويزيون كسي به عنوان يك جوان شايسته و يك داماد موفق و ايده آل نشان  داده مي شود كه داراي تحصيلات دانشگاهي و شغل مناسبي از قبيل پستهاي مديريتي باشد. در حالي كه براي رسيدن به اين جايگاه و اين پرستيژ مطلوب تبليغ شده در جامعه، براي بسياري از جوانان امكان و فرصت نيست. لذا جوانان زيادي مي بينيم كه با وجود داشتن زمينه مناسب براي كار، مثل تداوم شغل پدر ، يا اشتغال به كارهاي توليدي كوچك ،بيكاري را ترجيح مي دهند. از نظر آنها اشتغال به اين گونه مشاغل شرم آور يا لااقل بي اهميت است. هم اكنون در كشور ما زمينه هاي مناسبي براي بسياري از مشاغل مثل ساختمان سازي، تعميرات، كارهاي تاسيساتي و ... وجود دارد كه علي رغم دستمزدهاي قابل قبول توجه جوانان ما را جلب نمي كند. چنانچه ريشه هاي اين بي توجهي و اكراه را پيدا كنيم بيش از همه به عامل نگاه جامعه خواهيم رسيد. فضاي تبليغي موجود در جامعه ما اينگونه مشاغل را تقبيح و تحقير مي نمايد. اكنون اين وظيفه صدا و سيما است كه در بسياري از برنامه هاي خود تجديد نظر كند. چه دليلي دارد كه براي نشان دادن يك انسان محترم ،او را استاد دانشگاه معرفي كنيم و براي نشان دادن يك آدم بي كفايت او را يك كارگر ساده نشان بدهيم. در حاليكه واقعا خدمات بسيار ارزنده اي از سوي همين كارگران يا صاحبان مشاغل جزئي و كوچك به جامعه ما ارائه مي شود.

نگاهي به وضعيت تبليغي برخي مشاغل در برنامه هاي پر طرفدار سيما

 از امتيازات سريال پر مخاطب ستايش اين بود كه همسر درستكار ستايش ،يعني طاهر فردوس نه معلم بود نه هنرمند ،بلكه راننده كاميون بود. اين مسئله مي توانست در روحيه ي رانندگان ماشينهاي سنگين و خدمتگذاران مجموعه ي بزرگ حمل و نقل كشوري تاثير مثبتي داشته باشد اما متاسفانه در همين سريال، جنايتها و خيانتهاي زيادي به ديگر رانندگان در اين مجموعه نسبت داده شد و اغلب رانندگان اين مجموعه كه حضور پررنگتري هم داشتند شخصيتهاي منفي بودند و نهايتا رانندگي ماشين سنگين باز هم مثل بسياري از سريالهاي ديگر با اوباش و اراذل و نقشهاي منفي نمايش داده شد و در اذهان مردم با بدبختي و دربدري متبادر گشت. لذا اين سريال به جاي اينكه در پرتو محبوبيت طاهر، شغل او را نيز تبليغ كند، با مبالغه ي بدبختي هاي شغلي طاهر بيشتر به عيوب و پستي اين شغل اشاره كرد.

صدا و سيما مي تواند با نمايش زيباييها و جذابيتهاي اين شغل ،و تاثير و جايگاه آن در خدمت به كشور و تقدير غير مستقيم از زحمتكشان اين عرصه ،ضمن تبليغ و تقدير از ايشان در جهت رسيدن به فردايي بهتر براي شاغلين در اين حوزه كاري ،خدمتي بكند

 

رانندگاني با ادبيات شكسته و تيپ مخصوص گنده لاتها در فيلمهاي تلويزيوني، حضور پررنگ كاميون داران در تبهكاري و قاچاق مواد مخدر در برنامه هاي تلويزيوني، نشان دادن صحنه هاي دلخراش تصادف ماشينهاي سنگين كه يك صدم سفرهاي اين ماشينها را هم شامل نمي شود، و... از اقداماتي است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم در تقبيح و تخريب اين شغل در اذهان عمومي شده است. حال آنكه كشور ما با داشتن سطح وسيع جغرافيايي، جمعيت نسبتا زياد، آب وهواي چهار فصلي، و صادرات و واردات فراوان نياز جدي و مبرم به داشتن طيف وسيعي از رانندگان با تجربه و با انگيزه اي دارد كه از همين مرز و بوم برخاسته باشند. گفتني است كه يك شغل هر چه بيشتر تقبيح و تخريب شود بيشتر منظور تبهكاران و اراذل و اوباش مي شود و اين به ضرر سيستم حمل و نقل كشور است.

رانندگي يك كاميون با دو تن بار كه لزوما آهسته و پيوسته است، از حاشيه ي يك جاده ي كويري در ساعات اوليه شب ،قطعا هم زيباست و هم عارفانه ! و تمام فضاي قلب و ذهن انسان را از ياد و عشق خداوند لبريز مي كند .چه كسي گفته است اين شغل، خشن و بد عاقبت است.

صدا و سيما مي تواند با نمايش زيباييها و جذابيتهاي اين شغل ،و تاثير و جايگاه آن در خدمت به كشور و تقدير غير مستقيم از زحمتكشان اين عرصه ،ضمن تبليغ و تقدير از ايشان در جهت رسيدن به فردايي بهتر براي شاغلين در اين حوزه كاري ،خدمتي  بكند. گفتني است كه مجموعه  خوش ركاب از اين نظر تاحدي سودمند و قابل تقدير بوده است.

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

در خصوص مشاغلي مثل ساختمان سازي هم كه اشتغال كثيري در هر جاي اين ميهن بزرگ فراهم كرده نيز صدا و سيما خوب عمل نكرده است. در بسياري از فيلم و سريالهاي تلويزيون(مثل سريال پنجره) اين مهندس ساختمان است كه به حساب مي آيد. پيمانكاران، بنا كنندگان، سازندگان اصلي، همه يا سياهي لشكرند يا فوق العاده بي اهميت و سطح پايين. در بسياري از اين سريالها كه نوعا پرمخاطب هم هستند، براي نشان دادن مديريت و سلطه و اقتدار مهندس، بيشتر، كارگران و سازندگان را احمق و منفعل نشان مي دهند. با نگاهي كه اين فيلم و سريالها آن را ترويج مي كنند اشتغال به اينگونه شغلها شرم آور و نشانه بي سوادي،كم هوشي و بدبختي است.

شايد اين نوع تحليل و استنتاج در نگاه اوليه چندان مهم و در خور توجه نباشد اما وقتي ملاحظه مي كنيم در كشورهاي پيشرفته بر اساس مطالعات روانشناسي و محاسبات جامعه شناسي، براي تبليغ اهداف سياسي ،تنها با هجي كردن يك كلمه در ابتداي فيلم يا نشان دادن يك صحنه ي كاملا غير مستقيم، سعي در ايجاد عواطف دلخواه دولت در خصوص يك مطلب در دراز مدت دارند، بيشتر به اهميت نشان دادن اين صحنه هاي تاثيرگذار _هرچند كم رنگ و در حاشيه _، پي خواهيم برد.

 

 

 

انسيه نوش آبادي

بخش خانواده ايراني تبيان


براي ديدن قسمت اول اين مقاله كليك كنيد

براي ديدن قسمت دوم اين مقاله كليك كنيد


بخش دوم

توليد انبوه يا مصرف انبوه! پيشرفت فناوري و گسترش وسايل ارتباط جمعي تحولات عمده اي را در زندگي انسان هاي اين عصر ايجاد كرده است. زبان، فرهنگ، سنت، باورها و ارزش هايي كه در گذشته معرف قوميت و نژاد هر ملت بود، امروزه ماهيت و شكل اصلي خود را از دست داده است و مي توان علت اصلي اين امر را در تأثيرات رسانه ها، جست وجو كرد.

رسانه ها با برنامه سازي هاي خود نه تنها چرخه صنعت و مصرف را به حركت درمي آورند، بلكه نوعي از هويت انساني را ايجاد مي كنند كه نه نسبتي با زندگي دارد و نه نسبتي با بندگي و از اين رو چنين انساني صرفاً بر پايه مصرف گرايي به رشد نامتعادل خود مي رسد؛ او بدون اينكه خود را بشناسد بر توليداتي كه هر روز بر بال رسانه ها مي نشينند زندگي خود را آغاز مي كند و پايان مي دهد.

هويت سيال و ناپايدار و دگرگون چنين انساني صرفاً در خود وي منحصر و محدود نمي شود و به سرعت گروه هاي ديگر جامعه انساني، تحت اشاعه اين نوآوري

رسانه اي قرار گرفته و بدون توجه به عاقبت دل بستن به چنين توليد رسانه اي كه بر مبناي توليد صنعتي صورت گرفته است، پيرو آن مي شوند.با اين حال كه رسانه هاي امروز از رسانه هاي ديروز پيشرفته تر، اثرگذارتر و انسان واره هاي برنامه ريزي شده اي هستند كه انسان ها را هدايت مي كنند، اين سوال همچنان در ذهن جولان مي كند كه در عصري كه رسانه ها براي چرخش چرخ صنعت كار مي كنند انسان اولويت دارد يا توليد؟ اين سوال را هم مي توان به آن افزود كه رسانه ها چگونه برنامه توليد كنند كه نه انسان مسخ شود و نه چرخ توليد از حركت بايستد.

با توجه به اينكه اكنون در سال توليد ملي هستيم اين سوال اولويت بيشتري دارد كه رسانه ها كه ركن توسعه و پيشرفت هستند چگونه مي توانند از ترويج مصرف گرايي به ترويج توليد و اهميت يافتن كالاي داخلي بپردازند؟اهميت موضوع در سال هاي گذشته تلويزيون به منظور تأمين بخشي از هزينه هاي خود تبليغات و تشويق به مصرف بيشتر را در برنامه هاي خود قرار داده است و امسال كه سال «توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني» نام گرفته است، اين نگراني وجود دارد كه تلويزيون و رسانه هاي ديگر به بهانه حمايت از توليد ملي ممكن است برنامه هاي آگهي محور خود را بر مبناي حمايت از اين شعار به نحو محسوسي افزايش دهند؛ از اين لحاظ احساس مي شود كه تأكيد بر مصرف گرايي براي حمايت از توليد مورد نقد قرار بگيرد.

تأثير ارتباطات بر ايجاد قدرت

در گذشته توليد كالاهايي نظير نفت، زغال سنگ و فولاد ستون فقرات قدرت دولت ها را تشكيل مي داد، اما امروزه اين روند به سمت سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي در حال تغيير است. از اين رو براي كسب قدرت در سيستم بين المللي بايد كنترل منابع ناملموس جريان اطلاعات و ارتباطات با دسترسي به منابع مادي و طبيعي همراه باشد. (مولانا،116، 1384)

اطلاعات به عنوان قدرت اقتصادي در محيط بين المللي به شكل برنامه هاي توسعه شركت هاي تجاري، بازاريابي، تجارت و انتقال تكنولوژي، از نظر تاريخي ريشه در سلطه يا «غربي سازي» ملل ضعيف و حاشيه اي دارد. (مولانا، 180، 1986 م)ارتباط ميان قدرت، اطلاعات، ارتباطات و فرهنگ همان مفهوم چند لايه به نسبت جديد منابع ناملموس در سيستم بين المللي است.

تنظيم مجدد اين رابطه به شكل يك معادله به همراه توصيف جنبه هاي ناملموس و غيرملموس آنچه را كه مي توان «صنعت آگاهي عمومي» ناميد، به شكلي كارآمد در اثر «هربرت شيلر» ارائه شده است. به اعتقاد او رسانه ها ابزار تبليغ كالاها و اعمال قدرت شده است. يكسان انگاري مداوم مصرف گرايي با دموكراسي به جايي رسيده است كه بازاريابي به بخش وسيعي از تلاش تلويزيون تبديل شده است. (شيلر،107، 1989م)

منبع: خبرگزاري فارس

ادامه دارد....

شنبه بیست و یکم 5 1391 9:24

باز آقا محضرت عرض ارادت مي كنيم
آسمان را روشن از شمع ولايت مي كنيم

گفته اي توليد ملي، گفته هايت روي چشم!
باز از سرمايه و از كار ايراني حمايت مي كنيم

ما پر از كار مضاعف ،همت افزون تريم
باجهاد اقتصادي، خرق عادت مي كنيم

بازهم چشمان دنيا خيره بردستان ماست
چشم دنيا را به دست خود هدايت مي كنيم

كشور ما با فروغ احمدي روشن شده
گفتمان را، گفتمان عشق و ايثار و شهادت مي كنيم

سال نو تفسير اين بيداري اسلامي است
برتمام خاك دنيا ما سرايت مي كنيم

پرچم عدل خميني دست مهدي (عج) مي دهيم
ماجهان را پر ز تكبير عدالت مي كنيم

شنبه بیست و یکم 5 1391 7:57
X