منوی اصلی
صفحه نخست alh luvtd ;kdn تبیان
درباره وبلاگ
با سلام خدمت شما فقط مطالبی که در قسمت 1- "مطالب،نواها ونماهای تولیدی وبلاگ" 2- :"مطالب و مقالات تولیدی نویسنده" 3- و قسمت : " نرم افزارهای تولیدی نویسنده وبلاگ" میباشد مربوط به نویسنده(بنده) وبلاگ است تمام این مطالب به تلاش خود نویسنده به دست آمده و از هیچ وبلاگی کپی گرفته نشده حتی سعی کرده ام که کالاهایی که دوستان دیگر معرفی کرده اند،معرفی نکنم تا کالاهای جدید را معرفی کنم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم تشکر
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 474601
تعداد نوشته ها : 42
تعداد نظرات : 5
این سایت را حمایت می کنم
Online User
Rss
لوگوی ما



لوگو دوستان

توليد ملي از نگاه رهبر معظم انقلاب

 


 براي دانستن اينكه اهداف سال توليد ملي چگونه محقق مي شود نيازمند شناخت مفاهيم هستيم. به همين دليل به معرفي مفهوم توليد ملي در گفتمان رهبري انقلاب پرداخته ايم.
رهبري-توليد ملي

1/1/1385

اگر بخواهيم اين پيشرفت، همراه با عدالت نصيب كشور و ملت ما شود، بايد با بهره مندي از همه تلاش هايي كه دولت هاي گذشته كرده اند و فرآورده هايي كه بر اثر تلاش هاي مسئولان گذشته براي ملت پديد آمده است، بر خلاقيت و توليد همت بگماريم؛ خلاقيت و توليد، ما اين ها را لازم داريم.

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

10/4/1380

توانايي صنعتي، قابل انحصار نيست. اگر در جايي استعداد و ظرفيتي وجود دارد، به كل بخش صنعت قابل تعميم است. در بخش هاي توليدي ديگر نيز همين طور است. ما ده ها سد در اين كشور ساختيم. بنده به ياد مي آورم كه اوايل انقلاب در يكي از سدها نشست آب وجود داشت. آن روز بعضي افراد جمع شدند و گفتند: همان مهندس هايي كه اين سد را ساخته اند، بايد بگوييم از فلان كشور اروپايي بيايند و جلو نشت آب را از اين سد بگيرند. اما همين جوانان و نيروهاي مومن و متعهد و همين مديران دلسوز ما در اين چند سال، ده ها سد ساخته اند.

بيانات در ديدار مسئولان وزارتخانه هاي صنايع و بازرگاني

10/4/1380

من اخيراً به مسئولان محترم اين نكته را گفته ام، به رئيس جمهور محترم هم آن را موكداً گفتم كه پديده قاچاق و قاچاق فروشي، ضربه به اقتصاد و هويت ملي كشور و همه برنامه ريزي هاست. اين از لحاظ شرعي، يك عمل ممنوع و حرام قطعي است؛ چون موجب افساد است. جاي مقابله با فساد قاچاق، فقط مرزها نيست. جنس قاچاق را بايد دنبال كرد، تا آن جايي كه در معرض فروش قرار داده مي شود. جنس قاچاق، توليد داخلي ار تضعيف، اشتغال ناسالم را ترويج و اشتغال سالم را محدود مي كند. بخش بازرگاني و بخش توليد و صنعت مي توانند به هم كمك كنند. بازرگاني كشور مي تواند در خدمت ترويج توليدات داخلي قرار گيرد. ما به حمدالله در بخش هاي مختلف اقتصادي و در اصناف مختلف، انسان هاي مومن، خدوم، علاقه مند و دلسوز زياد داريم؛ چرا بايد به اين انگيزه هاي پاك و مطهر بدبين بود؟ همين اصناف و بازار كساني بودند كه در دوران اختناق به اين نهضت كمك كردند. امام فرمود: اصناف بازوي قدرتمند نهضتند همين طور هم بود؛ اين ها تلاش و مجاهدت كردند.

چرخه توليد در كشور، چرخه معيوبي بوده است. آن چه را كه ما در مجموعه توليدي كشور به دست مي آورديم، با مصرف بيشتر، هزينه بيشتر و دستاورد و بازده كمتر بوده است

 

بيانات در ديدار مسئولان وزارتخانه هاي صنايع و بازرگاني

1/1/1391

خوشبختانه «صندوق توسعه اقتصادي» در سياست ها تصويب شد؛ مجلس شوراي اسلامي آن را قانون كرد. امروز يك ذخيره با ارزشي در اختيار مسئولان هست؛ مي توانند اين را در اختيار توليد ملي بگذارند. بايد كار را تسهيل كنند؛ مجلس هم بايد همكاري كند، دولت هم بايستي همت كند تا بتوانند به توليد ملي رونق بدهند مردم هم- چه آن كه داراي سرمايه است، چه آن كه داراي قدرت كار است- بايد با ايجاد انفاق، همكاري كنند محصول داخلي را بايد مرغوب، با كيفيت و بادوام توليد كنيم. تا آن جايي كه بتوانيم، بايد قيمت تمام شده را ارزان تمام كنيم. اين كار، همكاري همه را مي طلبد بخش هاي گوناگون دولتي بايد در اين زمينه همكاري كنند- چه بخش هاي پولي و مالي، چه بخش هاي ديگر اقتصادي- مجلس هم بايد همكاري كند، تا بتوانند اين قضيه را در كشور ما تحقق ببخشند.

توليد ملي

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

1/1/1391

يك هدف ديگر، اصلاح ساختار توليد و اصلاح ساختار اقتصاد كشور است. چرخه توليد در كشور، چرخه معيوبي بوده است. آن چه را كه ما در مجموعه توليدي كشور به دست مي آورديم، با مصرف بيشتر، هزينه بيشتر و دستاورد و بازده كمتر بوده است. طبق تشخيص كارشناسان اقتصادي- كه همه بر آن اتفاق نظر دارند- هدفمندي يارانه ها مي تواند اين را اصلاح كند؛ حالت پر مصرف و كم بازده را از توليد كشور بستاند و مصرف و بازده را در توليد متعادل كند.

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

1/1/1385

من مي خواهم بگويم: ايهاالناس! هر كدام هر جا هستيد، بلند شويد، يك قدم به جلو بياييد؛ اگر در عالم عبادتيد، يك قدم به جلو بياييد؛ در عالم تحصيل، يك قدم به جلو بياييد؛ در توليد يك قدم به جلو بياييد؛ كارگر، يك قدم جلو؛ كارفرما، يك قدم جلو؛ استاد، يك قدم جلو؛ دانسجو، يك قدم جلو؛ مامور دولتي، يك قدم جلو؛ محقق حوزه و دانشگاه، يك قدم جلو. در آيين و فرهنگ پيامبر اعظم توقف نيست، ايستادن نيست، وامانده شدن نيست، تحجر نيست و نوميدي وجود ندارد؛ پيامبر ما با نوميدي جنگيد مسلمان سرشار از اميد است.

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

8/1/1390

من امسال را «سال جهاد اقتصادي» اعلام كرده ام. معنايش اين است كه ملت ايران در اين برهه از زمان، جهادش به طور عمده در عرصه اقتصاد است. امروز ما آمديم اين منطقه را از نزديك بازديد كرديم. اين منطقه، يك منطقه اقتصادي است كه متكي است به توليد؛ و براي اقتصاد يك كشور، مهم ترين بخشي كه مي تواند يك شكوفايي پايدار را به وجود بياورد، توليد است؛ به خصوص آن بخش اقتصاد توليدي كه متكي است به دانش، متكي است به علم؛ اين جا اين جور است؛ هم اقتصادي است، هم توليدي است، هم علمي است؛ دانش بنيان است. اين، شايسته ملت ايران است. اگر يك روز مردم اين منطقه و مردم بخش هاي مختلف كشور در مقابل زورگويي و پررويي و زياده طلبي دولت هاي غارتگر و متجاوز، آن جور بايد مي ايستادند، امروز در مقابل آن قدرت ها شكل ايستادگي پيچيده تر است، حساس تر است، متنوع تر است؛ احتياج دارد به يك مجاهدت پيچيده و عميق.

توانايي صنعتي، قابل انحصار نيست. اگر در جايي استعداد و ظرفيتي وجود دارد، به كل بخش صنعت قابل تعميم است. در بخش هاي توليدي ديگر نيز همين طور است

بيانات در جمع مردم و كاركنان صنعت نفت عسلويه

1/1/1385

توليد يعني چه؟ مقصودم فقط توليد كالا نيست؛ توليد در يك گستره وسيع بايد شعار ملت باشد. توليد كار، توليد علم، توليد فن آوري، توليد ثروت، توليد معرفت، توليد فرصت، توليد عزت و منزلت، توليد كالا و توليد انسان هاي كارآمد؛ اين ها همه توليد است. رمز سعادت ملت ما در اين است كه در اين گستره وسيع، هم دولت و هم ملت، بر اين توليد همت بگماريم. اين تأمين كننده امنيت ملي و اقتدار و پيشرفت كشور است؛ اين يك جهاد است. من امروز به شما عرض مي كنم، هم به مسئولان و ماموران دولتي و هم به آحاد مردم، به خصوص به شما جوان ها؛ اين يك جهاد است. امروز توليد علم، توليد كار، توليد ابتكار، توليد كالا، كالاي مورد نياز مردم، توليد انسان كار آمد، توليد فرصت و توليد عزت، هر كدام از اين ها يك جهاد است. مجاهد في سبيل الله توليد كننده است؛ بايد هم علم را بياموزيم و هم علم را توليد كنيم. ما بايد يك كشور عالم بشويم.

توليد ملي

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

13/7/1390

البته من شنيدم كه دستگاه ها و بانك ها و اين ها حمايت شان از توليدات داخلي هم ضعيف است؛ يك جاهايي آن توليد كننده ها به دليل عدم حمايت، به ورشكستگي كشيده مي شوند. با اين مسئله هم بايد حتما در خود دولت مقابله بشود؛ يعني دستور داده بشود.

بيانات در ديدار جمعي از نخبگان و برگزيدگان علمي

1/1/1391

شعار امسال را قرار داديم «توليد ملي»؛ دنباله اش توضيح داده شده: «حمايت از كار و سرمايه ايراني». يعني شما وقتي كالاي داخلي را مصرف مي كنيد، به كار گر ايراني داريد كمك مي كنيد، اشتغال ايجاد مي كنيد، به سرمايه ايراني هم داريد كمك مي كنيد، رشد و نمو ايجاد مي كنيد. اين فرهنگ غلطي است- كه متاسفانه در بخش هايي از ما حاكم است- كه مصنوعات خارجي را مصرف كنيم؛ اين به ضرر دنياي ماست، به ضرر پيشرفت ماست، به ضرر آينده ماست. همه مسئوليت دارند؛ دولت هم مسئوليت دارد، بايد از توليد ملي حمايت كند، توليد ملي را تقويت كند.

بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوي (عليه السلام)

بخش اقتصاد تبيان

 


منبع : همشهري اقتصاد

نهاده هاي توليد در اسلام


در هر يك از بخش هاي توليد، اعم از كشاورزي، صنعتي و تجاري عوامل توليد سه گانه اي مشترك اند كه در مقاله پيش رو جايگاه اين نهاده ها در اقتصاد اسلامي و ساير مكاتب اقتصادي مورد تحليل قرار مي گيرد و اميد است بتوان به درستي عقايد اسلام ناب با گذري كوتاه در اين تحليل ارائه نمود.


نهاده هاي توليد در اسلام

عوامل توليد سه گانه عبارتند از:

1) كار

2) ابزار توليد

3) سرمايه

"كارگر" يكي از عوامل توليد است. بدون حضور اين عامل كار كارخانه از حركت مي ايستد. طبيعتاً كارگر هم تقسيماتي دارد. كارگر ساده و يا كارگري كه كار مديريتي انجام ميدهد و اين فرد در سطح بالاتري كار مي كند و نيرو و مهارت انديشه اش  سبب اداره موسسه مي شود.

عنصر دوم كه در انواع توليد ديده مي شود "ابزار" است. منظورمان از ابزار توليد، فقط موتور و يا ماشين نيست، بلكه هر چيزي كه به طور مستقيم ويا غير مستقيم در كارخانه به كار مي رود، از جمله زمين، موتور دستگاه ها و امكاناتي كه در بازاريابي دخالت دارند، مانند انواع خودروها.

عنصر سوم "سرمايه "است. چيزي كه ما آن را سرمايه مي خوانيم، اموالي است كه در مسير توليد مصرف مي شود.

هنگامي كه اين عناصر سه گانه را در مكاتب جامعه شناسي جديد بررسي مي كنيم، با سوالات مختلفي مواجه مي شويم از جمله اينكه، اين سه عنصر همگي در توليد شركت داشته اند، چگونه و با چه نسبت و اندازه اي محصول را ميان آنها تقسيم نماييم؟

اين يكي از مباحث معروف است. معتقدم كه بنيان عدالت اجتماعي، كه بر حسن توزيع استوار است و عدالت در توزيع خوانده مي شود، از همين جا سربرآورده است..

 هر كجا كه رنگ و بويي از تمدن غرب بود، فرصت را در اختيار رقابت گذاشت. يك كارگر به 150 ليره راضي است و كارگر ديگر به 110 و ديگري به 100 ليره. ميان آنان رقابت است و اين رقابت به نفع صاحب كار است.

سرمايه داري صاحب زور با استناد به قانون و نظام حاكم بر همه چيز چيره مي شود و مي كوشد تا در حد توان از مزد كارگر بكاهد. در نظام سرمايه داري كمترين مزدي كه ممكن است به كارگرداده مي شود و در اين راه هزار ابزار و بهانه فكري و علمي به كار گرفته مي شود و كارگر در حد موجودي استثمار شده تنزل مي يابد. يكي از راه هاي خطرناكي كه براي كاهش حق كارگر به كار گرفته شد، مضاربه است. يعني هر كجا كه رنگ و بويي از تمدن غرب بود، فرصت را در اختيار رقابت گذاشت. يك كارگر به 150 ليره راضي است و كارگر ديگر به 110 و ديگري به 100 ليره. ميان آنان رقابت است و اين رقابت به نفع صاحب كار است.

موضع ديگر، موض ضد سرمايه داري، و واكنشي بود كه در برابر ستم سرمايه داران و صاحبان كار انجام گرفت. به اختصار اين موضع گيري، يعني انكار تاثير سرمايه در توليد. آنان كار را به تنهايي معتبر مي دانستند. و مي گفتند كالا بايد مستقيماً به كار نسبت داده شود، زيرا كه غير از كار، چيز ديگري در توليد دخالت ندارد.

نهاده هاي توليد در اسلام

اين تئوري كه واكنشي به ستم سرمايه داري و ستم كارفرمايان بود، به عنوان فلسفه سوسياليسم علمي يا آنچه كمونيسم شناخته شده، پذيرفته شد و ماركس به آن بر اساس تئوري "ارزش" پرداخت. اين سخن بدين معناست كه ارزش هر چيزي به اندازه كار انجام گرفته براي آن است. پس صاحب كار حتي اگر نيم ليره هم بگيرد دزد است. همه سود حق كارگر است. ماركس براين اساس و بنا بر تئوري اش كالا را ميان ابزار كار و كارگر توزيع كرد. نظريه او را نظريه "ارزش" مي ناميم و ارزش اضافي چگونگي توليد و توزيع را مشخص مي كند.

نگاه اسلام به اين عناصر سه گانه توليد چگونه است؟ و كدام عامل در اين نگاه برتر است؟ به سرعت پاسخ مي دهيم كه كار عامل برتر است.اما چرا؟

براي روشن شدن اين مساله به موارد زير بايد توجه كرد:

يكم: اسلام ربا را حرام كرده و با آن مي ستيزد و ربا را يكي از بزرگترين گناهان دانسته است.تعريف ربا توليد نقدينگي يا سرمايه است، توليدي كه همراه كار نيست و سودي است كه بدون انجام دادن كار دريافت مي كند.

دوم: ابزار مانند ابزار صنعتي و يا كشاورزي كه در مورد آن در باب مزارعه اين حكم آمده است: " جايز نيست كه بخشي از توليد را به ابزار اختصاص دهيم "

سوم: كارگر. اسلام كارگر را چگونه در توليد مشاركت مي دهد؟ به دو شكل كارگر مي تواند در توليد شريك شود:

صورت اول اجاره است. در فقه بابي به نام اجاره وجود دارد، يعني اجاره شخص و فرد در مقابل مبلغ مشخصي نزد كس ديگري مشغول به كار مي شود.

صورت دوم مضاربه است. تعريف مضاربه در فقه اين است كه شخصي مالي را از شخص ديگري مي گيرد و با آن پول كار مي كند و سود حاصل ميانشان به نسبت توافقي، توزيع مي شود. زماني كه كارگري نزد فردي به كار مي پردازد در سود حاصل از توليد شريك است و نيز اگر كارگر كه مالي را از كسي مي گيرد، سود كند، سود ميان كارگر و سرمايه دار تقسيم مي شود، اما اگر ضرر كند، ضرر فقط متوجه سرمايه گذار است، نه كارگر.

كارگر مي تواند خدماتش را به قيمت مشخصي بفروشد، به اين اجاره مي گوييم. همچنين او حق دارد كه به نسبت مشخصي در سود شريك شود، كه به اين مضاربه گفته شده است و در هر حالتي كه در نظر بگيريم كار از ضرر مصون است.

بنابراين از مسائل بيان شده اين نتيجه استنباط مي شود كه "كار" سه امتياز بر ديگر عوامل دارد. نخست اينكه كارگر مي تواند خدماتش را به قيمت مشخصي بفروشد. به اين اجاره مي گوييم. همچنين او حق دارد كه به نسبت مشخصي در سود شريك شود، كه به اين مضاربه گفته شده است. و در هر حالتي كه در نظر بگيريم كار از ضرر مصون است.

اما سرمايه در مكتب اقتصادي اسلام يك ويژگي دارد، و آن امكان مشاركت در سود است، اما نمي تواند مزد ثابتي بطلبد. چون ربا است، او نمي تواند مصون از ضرر باشد، چون در اين صورت معامله باطل است. ابزار هم نمي تواند در سود شريك شود، فقط اين حق را دارد كه مزد ثابتي بخواهد.

بنابراين سرمايه و ابزار هر كدام يك ويژگي دارند در حالي كه كار سه امتياز دارد. اين ديدگاه الهي نسبت به اين مباحث در صورتي كه به ظهور و اجرا در آيند، برنامه اي جامع و كامل را مي توانند براي حيات بشر ارائه كنند. اميد است در اين سال كه به نام "سال جهاد اقتصادي" ناميده شده شده است، بتوانيم توشه اي هر چند ناچيز از اين مباحث متعالي با خود همراه سازيم و آينده اقتصادي كشورمان را با استفاده از اين مسائل به عنوان الگويي ايراني اسلامي به جهانيان معرفي نمائيم.

 

زهره حيدري

بخش اقتصادي تبيان

 

وتِلكَ ا لأمثالُ نَضرِبُها للنّاس لَعلَّهم يتَفكّرون؛ «مثل» ها را مي آوريم تا مردم به فكرو انديشه فرو روند».(سوره حشر، آيه 21)

استفاده از «مثل» و ضرب المثل در محاورات و نوشته جات دو فايده دارد:

1 ـ زيبايي و جذابيت بيشتر نوشته يا سخن.

2 ـ رسايي و شيوايي پيام.

استفاده از مثل هاي رايج، نوعي هنر آفريني و هنرمندي در فن سخنوري و كتابت است. اين صنعت، افزون بر روان سازي محتوا و ايجاد فضايي مناسب براي انتقال ذهن، نوعي زينت گري و آرايش نيز محسوب مي شود و غالباً چيره دستان قلم و سخن از آن استفاده مي كنند و كمتر نوشته ادبي را مي توان پيدا كرد كه از اين صنعت بهره مند نباشد و شاهكار هاي نظم و نثر فارسي و عربي و زبانهاي ديگر، مملّو از مثل ها و ضرب المثل هاست.

قرآن كريم كه برجسته ترين هنر كلامي و ادبي است، به نوبه خود به صورت لطيف و مليحي از اين صنعت استفاده كرده است. به گونه اي كه نه اقتباس از كلام بشري كرده است تا از حد اعجاز تنزل يابد و نه از محاوره متعارف فراتر رفته است تا سخني غير مجذوب و دشوار گردد، بلكه به سبكي بديع و نو و با ضرب المثل هايي عالي و شگفت، زيباييها وشگفتيهاي خويش را تماشايي تر كرده است.مثل هاي قرآني عبارتند از:

1 ـ مثل هايي كه در قرآن از آنها به عنوان مَثَل ياد مي كند.

2 ـ مثل هايي كه هر چند به صورت مَثَل در قرآن ترسيم نشده است، ولي به قدري جامع و رسا وگويا است كه به صورت مثلي رايج در آمده است.

در اين سلسله از مقالات با هم به تماشاي اين فصل زيباي از قرآن مي نشينيم.

«و ان ليس لِلأنسان ألاّ ما سَعي؛ براي انسان چيزي جز آنچه كه از راه تلاش و كوشش بدست آورد نيست». (سوره نجم، آيه 39)

علامه طباطبايي در تفسير پر ارج «الميزان» در معني آيه مي نويسند:

«دارايي و سرمايه حقيقي انسان نمي شود مگر آنچه را كه خود از طريق عمل كسب كرده است چه اينكه هر انساني بر سر سفره عمل خويش نشسته است و آنچه را كه در نشئه دنيام به خود منتسب مي كند از مال و فرزند و امثال آن چيزي جز امري اعتباري و پنداري بيش نيست وگرنه در سراي آخرت كه سراي حقيقت است دارايي او همان اعمال نيك و بد اوست».

مضمون عالي، ناب و اختصار آيه موجب شده است كه همواره دانشمندان و اديبان در مباحث گوناگون علمي و اخلاقي به آن استناد كنند و همين سبب شده است كه آيه شريفه به عنوان ضرب المثلي قرآني رخ بنمايد. گروهي آن را نگين انگشتري شعر خويش ساخته اند، همانند:

مولانا جلال الدين بلخي مي گويد:

چو گفت «ليس للانسان إلاّ ما سعي » خالق بيفكن دانه اي امروز تا زان بدروي فرد

چون نكرد آن كار مزدش هست ل «ليس للانسان إلا ما سعي»

قـدر همـت باشـد آن جهد و دع «ليس للانسان إلا ماسعي»

***

مصلح الدين سعدي شيرازي مي گويد:

مـن طـريق سـعي مــي آرم به ج «لــيس لـلانـسـان إلا مـا سـعـي»

نابرده رنج گنج ميـسر نمـي شـود مزدآن گرفت جان برادر كه كار كرد

و در جاي ديگر مي گويد: هركسي آن درود عاقبت كار كه كشت.

و عبدالواسع جبلّي مي گويد:

هست در تنزيل بر تصديق اين معني دليل آيت آن «ليس للانسان إلا ما سعي»

****

و گروهي با الهام از آن چنين نغمه سر دادند كه:

حافط شيرازي:

«سعي نابرده در اين راه به جايي نرسي»

باغبان گر پنج روزي صحبت گل بايدش

بـر جـفاي خـار هجران صبر بلبل بايدش

حكيم ابوالقاسم فردوسي:

به منزل رسيد آنكه پوينده بود بهي يافت آنكس كه جوينده بود

حكيم سنايي :

راه جستن ز تو هدايت از او جد كردن از تو عنايت از او

صائب:

مشو غافل ز گرديدن كه روزي در قدم باشد همين آواز مي آيد ز سنگ آسيا بيرون

أوحدي:

منشان ديگ جستجو از جوش تا رگي هست در تنت مي كوش

عنصري:

ز زود خفتن و از ديرخاستن هرگز نه مرد يابد ملك و نه بر ملوك ظفر

حكيم، ناصر خسرو قبادياني:

گيتي به مثل چون سراي كار است تــا روز قيــام و نـغــمه صـور

گــر كـار كــني عــزيــز باشــي فــردا كــه دهــند مــزد مزدور

****

اين آيه شريفه علاوه بر پرده برداري از يك حقيقت رفيع ـ كه در بيان علامه طباطبايي آمده است ـ اين حقيقت را نيز بر ملا مي سازد كه انسان جز از راه تلاش و كوشش و همت عالي به جايي نخواهد رسيد: «ناز پرورده تنعّم نبرد راه به دوست ».1 كه: «بقدر الكدّ يكتسب المعالي».2

و به سروده پروين اعتصامي:«عاقل از كار بزرگي طلبيد».3

1 ـ ديوان حافظ 2 ـ ترجمه: به مقدار كوشش، مقام و تربيت رفيع، پديدار مي گردد.

3 ـ ديوان پروين اعتصامي

روابط دختر و پسر در قرآن(7)

 

منبع: حوزه نت

 

براي تحقق حضور فرهنگ اسلامي در تمام سطوح نظام اعم از بنيادي، راهبردي و كاربردي، نيازمند توسعه چشمگير اقتصاد فرهنگي هستيم تا شاهد حضور جدي و مؤثر فرهنگ ديني در فرهنگ سياسي، فرهنگ اقتصادي و فرهنگ اجتماعي باشيم


مادامي كه فرهنگ اقتصادي مبتني بر سودگرايي و سرمايه سالاري باشد، جهاد اقتصادي مورد نظر نظام اسلامي تحقق پيدا نمي‌كند. به عبارت ديگر هرگاه مفاهيم، تعاريف، سياست‌ها، قوانين، ساختارها، ضوابط و مديريت اقتصاد، حول محور سرمايه تعريف مي‌شود نمي‌توان بحث از توليد ثروت بر پايه جهاد، اخلاص و ايثار را به ميان آورد، پس مي‌توان نتيجه گرفت، از بين ابزارهاي جهاد اقتصادي، فرهنگ، متغير اصلي و ديگر متغيرها در مراحل بعدي داراي اهميت هستند.

جهاد اقتصادي فصل تازه‌اي در تكامل نظريه‌هاي اقتصاد را رقم مي‌زند، در صورت تحقق صحيح آن انقلابي عظيم در عرصه جهاني ايجاد مي‌كند.تحقق رفتار جهادي در اقتصاد نيازمند تحول در فرهنگ حاكم بر اقتصاد است.

جهاد اقتصادي

ضرورت توسعه اقتصاد فرهنگي

با توجه به جهت گيري‌هاي تعيين شده از سوي مقام معظم رهبري در خصوص محوريت بخشيدن به فرهنگ و اصل قرار دادن فرهنگ در مهندسي و مديريت تمام نظام‌هاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي. اقتصاد فرهنگ از ضروريات و الزامات توسعه فرهنگي كشور خواهد بود.براي تحقق حضور فرهنگ اسلامي در تمام سطوح نظام اعم از بنيادي، راهبردي و كاربردي، نيازمند توسعه چشمگير اقتصاد فرهنگي هستيم تا شاهد حضور جدي و مؤثر فرهنگ ديني در فرهنگ سياسي، فرهنگ اقتصادي و فرهنگ اجتماعي باشيم. البته بايد توجه داشت كه اقتصاد فرهنگي به بودجه و پول منحصر نمي‌باشد، بلكه نيروي انساني كارآمد، نرم افزارها، سخت افزارها و منابع مالي، اجزاي اقتصاد فرهنگ هستند كه بايد در توسعه اقتصاد فرهنگي توجه به تمام ابعاد نمود و هم‌زمان به توسعه و افزايش كمي و كيفي نيروي انساني، ابزارها و منابع متناسب با جهت گيري‌هاي اعلام شده اقدام كرد.

توسعه اقتصاد فرهنگي و سلامت فرهنگي

اگر توسعه اقتصاد فرهنگ مبتني بر فرهنگ اقتصادي منبعث از اسلام نباشد، توسعه اقتصاد فرهنگ نه تنها موجب پيشرفت جامعه اسلامي نخواهد شد، بلكه به عنوان يك اهرم بازدارنده عمل خواهد كرد و مانع پيشرفت فرهنگ اسلامي در تمامي ابعاد مي‌شود. پس اگر فرهنگ اسلامي را پايه و اساس شكل گيري تمام پديده‌ها بدانيم آنگاه در خواهيم يافت سلامت و صحت اقتصاد فرهنگ تابع فرهنگ مبتني بر معنويت، كرامت انساني و عدالت اسلامي است.

 فرهنگي كه بر پايه معنويت، كرامت انساني و عدالت بنا شود، فرهنگ سالم، مقتدر و بالنده خواهد بود. آنگاه سلامت فرهنگي، موجب پيدايش اقتصاد فرهنگي سالم، معنويت محور و عدالت گرا مي‌شود.

 

بسترهاي لازم براي توسعه اقتصاد فرهنگ

در سه دهه گذشته اقتصاد فرهنگ از وضعيت مناسبي برخوردار نبوده و نسبت به تخصيص منابع (انساني، ابزاري و بودجه‌اي) بخش فرهنگ بي توجهي شده است، اما نبايد مشكل اساسي در حوزه فرهنگ را تنها متوجه كمبود مسايل مالي در اين حوزه دانست، بلكه غفلت و بي توجهي نظام كارشناسي كشور به حوزه فرهنگ به عنوان متغير اصلي در برنامه‌هاي توسعه بوده است.

سرمايه-كار

الگوي هزينه كرد در اقتصاد فرهنگ

اين الگو در برگيرنده چند موضوع است. بخشي از آن مربوط به مباني نظري است. با رجوع به نگاه راهبردي رهبران انقلاب اسلامي (امام راحل و مقام معظم رهبري) و نيز ظرفيت‌هاي قانون اساسي مي‌توان سه بعد جاري در تمامي برنامه‌هاي راهبردي و عملياتي فرهنگي را به شرح ذيل استخراج كرد:

1) جهت: فرهنگ مطلوب، چيزي جز فرهنگ «ديني و انقلابي» نيست. لذا تمامي برنامه‌هاي پيشرفت فرهنگي بايد حول «جبهه فرهنگ ديني- انقلابي» باز طراحي شود.

2) ظرفيت: فرهنگ مطلوب، از ظرفيت «تعادلي» بين نگاه افراطي ليبراليستي و ولنگاري فرهنگي از يك سو و نگاه تفريطي طالبانيستي و سرهنگي فرهنگي از ديگر سو برخوردار است. لذا براي ايجاد «عدالت فرهنگي»، بايد به تعالي اين ظرفيت همت گماشت.

3) هماهنگي: فرهنگ ديني و متعادل، هم از توانمندي پيوند با ديگر نظام‌ها جامعه (شامل ابعاد سياسي، اقتصادي و اجتماعي) در بيرون و هم از هم سويي سطوح فرهنگ (ملي، عمومي، تخصصي و حرفه‌اي) در درون برخوردار است.

انتظارات موجود و مدل موجود تخصيص بودجه فرهنگي

مدل موجود بودجه، با غفلت از جايگاه شاخص‌هاي اصلي فرهنگ ديني (همچون فرهنگ وقف، ايثار، انفاق، معنويت و...) و پر رنگ كردن آن‌ها در عرض امور مهمي چون هنر و گردشگري و رسانه، امور اهمي چون قرآن، مسجد، بقاع متبركه، اوقاف و... را در گوشه‌اي از رديف‌هاي چندگانه برنامه و بودجه و در عرض فرهنگسرا، موسيقي، ميراث فرهنگي، اخبار، سينما و... قرار مي‌دهد.

تأثيرات تغيير مدل برنامه و بودجه فرهنگي

با توجه به چهار نظام «سياسي، فرهنگي، اقتصادي و فرهنگي» و ملاحظه «فرهنگ» در هر يك از اين نظام‌ها، چهار بعد فرهنگي به شرح ذيل تعريف مي‌شود:

اول؛ موضوع فرهنگ- فرهنگ به عنوان لايه زيرين و زيربناي اصلي فرهنگ و به معناي فرهنگ حاكم بر تصميم سازان و تصميم گيران فرهنگي است. به عبارت ديگر فرهنگ، فرهنگ، به معناي پذيره‌هاي زير بنايي و حاكم، در تنظيم پذيره‌هاي اجتماعي است. (موضوعاتي مانند پژوهش، آموزش، تبليغ، پرورش، هنر و...)

 


ادامه مطلب  .....

  • ادامه مطلب
يکشنبه هشتم 5 1391 15:37

منشور بيانات «مقام معظم رهبري» در 20 سال پيرامون درآمدهاي نفتي
 

منشور بيانات مقام معظم رهبري كه در ادامه ملاحظه مي‏فرماييد شامل جستوجوي كليد واژهي «نفت» در «تمامي بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي و پيامهاي ايشان» ميباشد كه 258 ركورد جستوجو را شامل شد. چيدمان مطالب بر حسب تاريخ مي‏باشد.

اگر نفت در اختيار غربيها بود...
 

يك وقت خطاب به بعضى از سياسيونى كه در كشورهاى ديگر توليد كنندهي فعال نفت هستند، نكته و سؤالى مطرح كردم و گفتم: «ما امروز نفت داريم. كشورهاى حاشيهي خليج فارس، بعضى كشورهاى آفريقايى و بعضى كشورهاى آسيايى هم، نفت توليد مى‏كنند. اين نفت گران قيمت را به قيمتهاى ارزان و به بشكه‏اى چندين برابر كمتر از قيمت حقيقى آن، از اينها مى‏خرند. اين كشورها هم چون به پولِ فروشِ نفت احتياج دارند، بالاجبار آن را با قيمت پايين مى‏فروشند. آن‏گاه مستكبرين مى‏روند و از اين نفت، حداكثر استفاده را مى‏كنند.» سؤالى كه مطرح كردم اين بود. گفتم: «حالا فرض كنيد به جاى كشورهاى عربستان، ايران، اندونزى، امارات، كويت و غيره، نفت در اختيار آمريكا و انگليس و ايتاليا و بعضى كشورهاى ديگر اروپايى بود و ما مى‏خواستيم از آنها نفت بخريم.
شما را به خدا، حاضر بودند حتى يك قطره نفت به ما بدهند؟! اگر شما مى‏خواستيد يك بشكه نفت از آنها بگيريد، صد گونه شرط و شروط مى‏گذاشتند و بعد هم به هر قيمتى كه دلشان مى‏خواست، آن را به شما مى‏دادند! امروز همان نفت، يعنى همان مايع ذى‏قيمت را، با استفاده از خيانت بعضى از دولتهاى توليد كنندهي نفت، كه دستشان در دست آنهاست، به كمترين قيمت ممكن مى‏خرند و در واقع غارت مى‏كنند و مى‏برند و از آن، همه اساس مدنيّت صنعتى كنونى را بر پا مى‏دارند. روشنايى‏شان از نفت ماست؛ گرمايشان از نفت ماست؛ حركتشان از نفت ماست؛ كارخانه و مصنوعاتشان هم از نفت ماست!»

  • ادامه مطلب


درمان اين «آفت اجتماعي»

بيماري فرهنگي «برتر شناختن كالاهاي خارجي نسبت به توليدات ملي حتي در صورت برابري و برتري كيفيت كالاهاي داخلي»، آن چنان بر پيكره ي جامعه ي ما نشسته كه در بسياري از موارد، توليدكنندگان داخلي براي جلب نظر هم وطنان به سمت خريد كالاي وطني، دست به دامان برندهاي معروف خارجي مي شوند و با مارك هايي كه به صورت فله اي تهيه مي شوند به اجناس خود رنگ و لعاب فرنگي مي دهند تا ايراني كالاي ايراني را در پوشش جنس خارجي خريدار باشد. اما آيا براي اين بيماري راه علاجي نيست ؟
اگرچه چالش هاي فرهنگي پس از ورود به بدنه ي اجتماع و نفوذ در باور افراد جامعه به سختي درمان پذيرند اما با عزمي ملي مي توان براي اصلاح ساختار فكري و شكستن اسطوره ي كيفيت برتر كالاهاي خارجي نيزچاره انديشي كرد. بخشي از اين درمان به نهادهاي فرهنگي و دستگاه هاي فرهنگ ساز جامعه باز مي گردد و بخشي نيز وظيفه توليدكنندگان است. درادامه بخشي از اين موارد را بررسي مي نماييم.



1. بهره گيري از ظرفيت رسانه ها؛

بي شك بخشي از تعصب مردم نسبت به برتري توليدات كشورهاي بيگانه به كم كاري نهادهاي فرهنگي و رسانه ها باز مي گردد. با مطالعه اي در چگونگي شكل گيري بسياري از برندهاي معروف در دنيا در مي يابيم اين برندها علاوه بر تلاش در توليدات كيفي و حفظ اين كيفيت، به خوبي از ابزار رسانه و تبليغات بهره جسته اند؛ تبليغات دامنه داري كه با بازاريابي مناسب و سنجش نياز مشتري و به تناسب زمان، هنوز هم ادامه دارد. در شرايطي كه فضاي رسانه اي كشور و تمامي ابزار تبليغاتي بدون قيد وشرط و تنها در ازاي دريافت پول بيشتر در اختيار معرفي و تبليغ كالاهاي خارجي قرار مي گيرد، انتظار انتخاب كالاي گمنام ايراني از سوي خريدار چندان منطقي به نظر نمي رسد.

بنابراين براي شكستن اسطوره ي كيفيت بالاي كالاي خارجي در ذهن افراد جامعه بايد اقداماتي صورت پذيرد؛ اقداماتي هم چون:

الف) نظارت بر تبليغات و محدود كردن تبليغات كالاهاي خارجي

ب) بهره جستن توليدكنندگان داخلي از ظرفيت رسانه‏ها و تكنيك هاي مناسب و به روز تبليغاتي

ج) معرفي كالاي ايراني، ويژگي ها و قابليت هايش از طريق ابزار رسانه

بهره گيري از اين تكنيك ها مي تواند افراد جامعه را با مزيت برندهاي ساخت داخل كه قيمتي به مراتب مناسب تر از نمونه ي خارجي خود دارند آشنا ساخته و مخاطب فهيم ايراني را در انتخاب و خريد كالاي ايراني ترغيب كند.

«دلبستگي به توليدات بيگانه» امري است كه رهبر فرزانه انقلاب از آن به «آفت اجتماعي» تعبير مي كنند.آفتي كه در دوران طاغوت و دوران هاي ظلماني گذشته ريشه دارد با اين تفاوت كه كه ما در آن دوران به طور مطلق وابسته قدرتهاي ديگر بوديم و خودمان هيچ توليدي نداشتيم، اما امروز گرايش به سمت وسوي كالاي خارجي و تفاحر به مارك هاي معروف با وجود توليدات مرغوب و مطلوب داخلي ، يك بيماري است ؛بيماري اي كه بايد علاج شود.

. آشتي صدا و سيما با كالاي ايراني؛

رسانه ها را شايد بتوان دستگاه توليد فرهنگ ناميد. در كنار فضاي باز تبليغات مستقيم كالاهاي خارجي، بسياري از فيلم ها، سريال ها و برنامه هاي رسانه ي ملي به عنوان پرمخاطب ترين رسانه ي كشور، فضاهاي لوكس تزيين شده با كالاهاي خارجي را به تصوير مي كشد و بر اساس دانش نشانه شناسي، اثر اين تبليغات غير مستقيم به مراتب از ترغيب مسقيم به خريد كالاي خارجي بيشتر است. در زندگي هاي آرماني به نمايش درآمده در رسانه ي ملي، اثري از كالاي ايراني مشاهده نمي شود. نقش رسانه ها به خصوص رسانه هاي پرمخاطبي هم چون صداوسيما در ايجاد «اعتماد ملي» براي اقبال به سمت كالاهاي ايراني بسيار تاثير گذار است. 

  • ادامه مطلب
X