منوی اصلی
صفحه نخست alh luvtd ;kdn تبیان
درباره وبلاگ
با سلام خدمت شما فقط مطالبی که در قسمت 1- "مطالب،نواها ونماهای تولیدی وبلاگ" 2- :"مطالب و مقالات تولیدی نویسنده" 3- و قسمت : " نرم افزارهای تولیدی نویسنده وبلاگ" میباشد مربوط به نویسنده(بنده) وبلاگ است تمام این مطالب به تلاش خود نویسنده به دست آمده و از هیچ وبلاگی کپی گرفته نشده حتی سعی کرده ام که کالاهایی که دوستان دیگر معرفی کرده اند،معرفی نکنم تا کالاهای جدید را معرفی کنم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم تشکر
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 466951
تعداد نوشته ها : 42
تعداد نظرات : 5
این سایت را حمایت می کنم
Online User
Rss
لوگوی ما



لوگو دوستان

ثريا در برنامه گذشته خود تلاش كرد موضوع ملي شدن صنعت نفت را از زاويه اي خاص بررسي كند ،پرسش اصلي اين برنامه اين بود : آيا نفت ملي شده يا صنعت نفت؟

ادامه مطلب رو مشاهده بفرماييد....

  • ادامه مطلب

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

 


تلويزيون سكاندار كشتي بزرگ افكار عمومي است و بر كوچك و بزرگ ما تاثير گذار است. امسال كه سال توليد ملي و حمايت از كار است بجاست كه نقش تاثيرات غيرمستقيم برنامه هاي تلويزيون را بر اين مشاغل بررسي كنيم و به چرايي بي ميلي جوانان در رويكرد به اين مشاغل پاسخ دهيم.

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

 

تلويزيون و تبليغ پرستيژ گرايي در انتخاب شغل

يكي از مهمترين موانع سر راه كار و توليد در كشور ما، پرستيژگرايي است. تمايل به داشتن برخي كارها به خاطر داشتن پرستيژ مناسب و پرهيز از بسياري از كارهاي ديگر، موجب شده در شرايطي كه زمينه هاي زيادي براي كار جوانان وجود دارد بيكاري يقه آنها را بگيرد و نياز به استفاده از كارگرهاي خارجي باشد.

در جامعه ي ما وجهه و پرستيژ مشاغلي به عنوان وجهه ي شايسته و پرستيژ عالي تبليغ مي شود كه داراي شاخصه هاي شناخته شده اي در زمينه هاي مختلف باشد في الجمله اعتبار خوب و پرستيژ مناسب براي برخي مشاغل است كه از آن به كارهاي پشت ميزي تعبير مي كنند. نقش صدا و سيما در تبليغ اينگونه مشاغل، تا حد زيادي برجسته و پررنگ است و اميد است با اصلاح اين مشكل، بتوان در بينش عوامانه تاثيري درخور گذاشت.

در اكثر فيلم و سريالهاي تلويزيون كسي به عنوان يك جوان شايسته و يك داماد موفق و ايده آل نشان  داده مي شود كه داراي تحصيلات دانشگاهي و شغل مناسبي از قبيل پستهاي مديريتي باشد. در حالي كه براي رسيدن به اين جايگاه و اين پرستيژ مطلوب تبليغ شده در جامعه، براي بسياري از جوانان امكان و فرصت نيست. لذا جوانان زيادي مي بينيم كه با وجود داشتن زمينه مناسب براي كار، مثل تداوم شغل پدر ، يا اشتغال به كارهاي توليدي كوچك ،بيكاري را ترجيح مي دهند. از نظر آنها اشتغال به اين گونه مشاغل شرم آور يا لااقل بي اهميت است. هم اكنون در كشور ما زمينه هاي مناسبي براي بسياري از مشاغل مثل ساختمان سازي، تعميرات، كارهاي تاسيساتي و ... وجود دارد كه علي رغم دستمزدهاي قابل قبول توجه جوانان ما را جلب نمي كند. چنانچه ريشه هاي اين بي توجهي و اكراه را پيدا كنيم بيش از همه به عامل نگاه جامعه خواهيم رسيد. فضاي تبليغي موجود در جامعه ما اينگونه مشاغل را تقبيح و تحقير مي نمايد. اكنون اين وظيفه صدا و سيما است كه در بسياري از برنامه هاي خود تجديد نظر كند. چه دليلي دارد كه براي نشان دادن يك انسان محترم ،او را استاد دانشگاه معرفي كنيم و براي نشان دادن يك آدم بي كفايت او را يك كارگر ساده نشان بدهيم. در حاليكه واقعا خدمات بسيار ارزنده اي از سوي همين كارگران يا صاحبان مشاغل جزئي و كوچك به جامعه ما ارائه مي شود.

نگاهي به وضعيت تبليغي برخي مشاغل در برنامه هاي پر طرفدار سيما

 از امتيازات سريال پر مخاطب ستايش اين بود كه همسر درستكار ستايش ،يعني طاهر فردوس نه معلم بود نه هنرمند ،بلكه راننده كاميون بود. اين مسئله مي توانست در روحيه ي رانندگان ماشينهاي سنگين و خدمتگذاران مجموعه ي بزرگ حمل و نقل كشوري تاثير مثبتي داشته باشد اما متاسفانه در همين سريال، جنايتها و خيانتهاي زيادي به ديگر رانندگان در اين مجموعه نسبت داده شد و اغلب رانندگان اين مجموعه كه حضور پررنگتري هم داشتند شخصيتهاي منفي بودند و نهايتا رانندگي ماشين سنگين باز هم مثل بسياري از سريالهاي ديگر با اوباش و اراذل و نقشهاي منفي نمايش داده شد و در اذهان مردم با بدبختي و دربدري متبادر گشت. لذا اين سريال به جاي اينكه در پرتو محبوبيت طاهر، شغل او را نيز تبليغ كند، با مبالغه ي بدبختي هاي شغلي طاهر بيشتر به عيوب و پستي اين شغل اشاره كرد.

صدا و سيما مي تواند با نمايش زيباييها و جذابيتهاي اين شغل ،و تاثير و جايگاه آن در خدمت به كشور و تقدير غير مستقيم از زحمتكشان اين عرصه ،ضمن تبليغ و تقدير از ايشان در جهت رسيدن به فردايي بهتر براي شاغلين در اين حوزه كاري ،خدمتي بكند

 

رانندگاني با ادبيات شكسته و تيپ مخصوص گنده لاتها در فيلمهاي تلويزيوني، حضور پررنگ كاميون داران در تبهكاري و قاچاق مواد مخدر در برنامه هاي تلويزيوني، نشان دادن صحنه هاي دلخراش تصادف ماشينهاي سنگين كه يك صدم سفرهاي اين ماشينها را هم شامل نمي شود، و... از اقداماتي است كه به صورت مستقيم يا غير مستقيم در تقبيح و تخريب اين شغل در اذهان عمومي شده است. حال آنكه كشور ما با داشتن سطح وسيع جغرافيايي، جمعيت نسبتا زياد، آب وهواي چهار فصلي، و صادرات و واردات فراوان نياز جدي و مبرم به داشتن طيف وسيعي از رانندگان با تجربه و با انگيزه اي دارد كه از همين مرز و بوم برخاسته باشند. گفتني است كه يك شغل هر چه بيشتر تقبيح و تخريب شود بيشتر منظور تبهكاران و اراذل و اوباش مي شود و اين به ضرر سيستم حمل و نقل كشور است.

رانندگي يك كاميون با دو تن بار كه لزوما آهسته و پيوسته است، از حاشيه ي يك جاده ي كويري در ساعات اوليه شب ،قطعا هم زيباست و هم عارفانه ! و تمام فضاي قلب و ذهن انسان را از ياد و عشق خداوند لبريز مي كند .چه كسي گفته است اين شغل، خشن و بد عاقبت است.

صدا و سيما مي تواند با نمايش زيباييها و جذابيتهاي اين شغل ،و تاثير و جايگاه آن در خدمت به كشور و تقدير غير مستقيم از زحمتكشان اين عرصه ،ضمن تبليغ و تقدير از ايشان در جهت رسيدن به فردايي بهتر براي شاغلين در اين حوزه كاري ،خدمتي  بكند. گفتني است كه مجموعه  خوش ركاب از اين نظر تاحدي سودمند و قابل تقدير بوده است.

پرستيژگرايي در سال توليد ملي

در خصوص مشاغلي مثل ساختمان سازي هم كه اشتغال كثيري در هر جاي اين ميهن بزرگ فراهم كرده نيز صدا و سيما خوب عمل نكرده است. در بسياري از فيلم و سريالهاي تلويزيون(مثل سريال پنجره) اين مهندس ساختمان است كه به حساب مي آيد. پيمانكاران، بنا كنندگان، سازندگان اصلي، همه يا سياهي لشكرند يا فوق العاده بي اهميت و سطح پايين. در بسياري از اين سريالها كه نوعا پرمخاطب هم هستند، براي نشان دادن مديريت و سلطه و اقتدار مهندس، بيشتر، كارگران و سازندگان را احمق و منفعل نشان مي دهند. با نگاهي كه اين فيلم و سريالها آن را ترويج مي كنند اشتغال به اينگونه شغلها شرم آور و نشانه بي سوادي،كم هوشي و بدبختي است.

شايد اين نوع تحليل و استنتاج در نگاه اوليه چندان مهم و در خور توجه نباشد اما وقتي ملاحظه مي كنيم در كشورهاي پيشرفته بر اساس مطالعات روانشناسي و محاسبات جامعه شناسي، براي تبليغ اهداف سياسي ،تنها با هجي كردن يك كلمه در ابتداي فيلم يا نشان دادن يك صحنه ي كاملا غير مستقيم، سعي در ايجاد عواطف دلخواه دولت در خصوص يك مطلب در دراز مدت دارند، بيشتر به اهميت نشان دادن اين صحنه هاي تاثيرگذار _هرچند كم رنگ و در حاشيه _، پي خواهيم برد.

 

 

 

انسيه نوش آبادي

بخش خانواده ايراني تبيان

براي ديدن قسمت اول كليك كنيد


براي ديدن قسمت دوم كليك كنيد


و- فعاليتهاي مربوط به حوزه امنيتي و حفاظتي:

۱- آيا مي دانيد كه؛ ايجاد موسسات و شركتهاي حفاظتي، حراستي و انتظامي مي تواند به عنوان يك شغل مورد توجه قرار گيرد؟

۲- آيا مي دانيد كه؛ در بسياري از كشورهاي دنيا ايجاد موسسات تحقيقاتي و كارآگاه خصوصي، كاملا متداول مي باشد؟

۳- آيا مي دانيد كه؛ ايجاد موسسات ارائه دهنده سيستمهاي امنيتي و حفاظتي، يكي از راههاي كسب درآمد مي باشد؟

 ز- گردشگري و جذب توريست:

۱- آيا مي دانيد كه؛ در دنياي ماشيني عصر جديد، سكونت در خانه هاي سنتي و استفاده از امكانات كاملا قديمي و سنتي در روستاها و مكانهاي طبيعي و حتي دور افتاده در كشورهاي مختلف دنيا و از جمله ايران، طرفداران فراواني داشته و يكي از زمينه هاي بسيار پر سود گردشگري و صنعت توريسم به شمار مي رود؟

۲- آيا مي دانيد كه؛ صنعت قنات، كوير ايران، كوههاي مريخي در بوشهر، سياه چادرهاي عشايري و ديگر جاذبه هاي اختصاصي ايران، از قابليتهاي فراواني براي ايجاد موسسات گردشگري و جلب توريست برخوردار است؟

۳- آيا مي دانيد كه؛ مي توانيد ايجاد مجتمعهاي اقامتي سنتي و يا مدرن در دل كوير را نيز به عنوان يك فرصت شغلي استثنايي مورد توجه قرار دهيد؟

۴- آيا مي دانيد كه؛ همواره هزاران توريست داخلي و خارجي وجود دارند كه به شدت علاقمند هستند كه مدتي زندگي در سياه چادرهاي عشايري و همراهي با كاروانهاي كوچ عشايري را تجربه كنند؟

۵- آيا مي دانيد كه؛ شتر سواري در كوير، مسافرت با دليجان، كالسكه يا حتي ارابه مي تواند به يك جاذبه گردشگري براي جهانگردان تبديل شود؟

 ط – تجارت و بازرگاني:

۱- آيا مي دانيد كه؛ در صورت آشنايي با بازار نفت، خريد و فروش نفت كشور به عنوان يك محصول پر سود، براي تمام علاقمندان به فعاليت در اين عرصه امكان پذير شده است؟

۲- آيا مي دانيد كه؛ مي توانيد با ثبت شركت يا مشاركت در پروژههاي بين المللي، نسبت به صدور خدمات فني و يا سرمايه گذاري در ساير كشورها نيز اقدام نماييد؟

 ي- مشاغل خانگي:

۱-       انواع صنايع دستي در موضوعات مختلف، همچنان مشتريان داخلي و بويژه خارجي فراواني دارد.

۲-        تايپ متن يا اپراتوري رايانه يكي ديگر از مصاديق كار در خانه محسوب مي شود.

۳-       ماكت سازي در زمينه هاي مختلف مي تواند در خانه نيز انجام شود.

۴-       توليد نرم افزارهاي رايانه اي كار پرسود ديگري است كه مي توان در محيطهاي مختلف مانند خانه به انجام آن اهتمام ورزيد.

۵-       توليد پوشاك در اشكال مختلف از قديم الايام در خانه ها رواج داشته است.

۶-        تهيه و توليد تابلوهاي نقاشي كار مناسبي است كه توليد آن در خانه به سادگي ممكن است.

۷-       ترجمه كتب و متون فارسي به ساير زبانهاي خارجي و بالعكس هم در محيط خانه امكان پذير است.

۸-        جستجوي مطالب مورد نظر موسسات و مراكز دولتي و غير دولتي يا مطالب پژوهشي براي محققين و پژوهشگران در اينترنت را هم مي شود در خانه انجام داد.

۹-        توليد ترشيجات و انواع مربا از موضوعاتي بشمار مي رود كه از ديرباز هزينه بسياري از خانواده ها را تامين مي نمايد.

۱۰-   در سالهاي اخير، تهيه و عرضه غذاهاي سنتي و خانگي نيز به يك شغل خانگي تبديل شده است.

      « ضمن تشكر از شما مراجعه كننده گرامي، انتظار مي رود، اين فهرست با همكاري شما عزيزان، هر روز بيش از پيش تكميل و معرف هزاران فرصت شغلي موجود در كشور گردد».

منبع:ره توشه(احمد رضا هدايتي)

فرهنگ كار در كشور چگونه است؟

 


با نام گذاري سال جديد با عنوان"توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني" بر آن شديم تا زنجيره اتصال دو عامل ملي، يعني توليد و سرمايه را كه همان كار معرفي شده است را مورد بازشناسي قرار دهيم.
كار

از جمله مهم ترين عامل اقتصادي مورد توجه در اسلام، عامل نيروي انساني است. در قرآن و سنت كار ايجاد شده از انسان بسيار مورد توجه قرار گرفته است به صورتي كه جزء اعمال عبادي به حساب مي آيد و پاداش آخرت انسان ها به سعي و تلاش آنها در دنيا وابسته است. در قرآن مجيد آيات زيادي درباره ارزش كار و تاكيد بر عمل صالح وجود دارد. قرآن به شدت انسان را از حرف زدن هاي بيهوده و بي عمل منع نموده است و همواره تاكيد مي نمايد كه فضل خدا نصيب كساني خواهد شد كه اهل جهد و كوشش و تلاش باشند. به عنوان مثال در آيه 38 سوره مدثر، به صراحت اين موضوع مطرح شده است كه هر كس در گرو اعمال خويش است. رويكرد دين در آموزه هاي ديني ما بالا بردن بهره وري در جامعه است كه از طريق كارو تلاش بدست مي آيد.

زماني كه در يك جامعه فرهنگ كار نهادينه گردد، كار كردن يك ارزش تلقي خواهد شد و همه افراد جامعه در سطوح مختلف، كاركردن را مسير موزون جامعه دانسته و به سمت درست كار كردن حركت خواهند كرد.

آسيب شناسي فرهنگ كار

حال با اين همه سفارش هاي موكد و قوي براي پيوند كار دنيوي با پاداش آخرتي و روايات قرآني و ديني كه به عنوان مسلمان به آنها اعتقاد داريم، چه اتفاقي افتاده كه نسبت به كار و بهره وري در فرهنگ خود فاقد انگيزه و عملكرد مناسب هستيم.

 بنا بر نظر اكثر كارشناسان اقتصادي، فرهنگ و اخلاق كار در ايران نسبتاً ضعيف بوده و بنابراين لازم است فقدان اين فرهنگ در جامعه به عنوان يك معضل اقتصادي، اجتماعي تلقي شود و براي شناسايي بهتر وضع موجود از نظر فرهنگ كار، بررسي ها و ريشه يابي هايي صورت گيرد.

 بنا بر نظر اكثر كارشناسان اقتصادي، فرهنگ و اخلاق كار در ايران نسبتاً ضعيف بوده و بنابراين لازم است فقدان اين فرهنگ در جامعه به عنوان يك معضل اقتصادي، اجتماعي تلقي شود و براي شناسايي بهتر وضع موجود از نظر فرهنگ كار، بررسي ها و ريشه يابي هايي صورت گيرد

عملكرد بخش عمده اي از شاغلان بخش خصوصي و دولتي در جايگاه مناسب و شايسته خود قرار ندارد. كار يك سرگرمي غيرسازنده و فعاليتي تكراري تلقي مي شود كه افراد خود را ناگزير از انجام آن مي دانند. براي امرار معاش و رفع تلكيف و توجيه شاغل بودن خود، به آن روي مي آورند.اين مسائل باعث كاهش انگيزه و خلاقيت در نظام كاري كشور خواهد شد و فرهنگ كار چهره كنوني را پيدا خواهد كرد. در صورتي كه اگر در سازمان ها، نهادهاي اجتماعي و حتي خانواده ها به شرافت، صداقت و اعتبار حقيقي اهميت داده شود و شايسته سالاري ملاك قضاوت قرار گيرد،فرهنگ كار نمود زيباتري پيدا خواهد كرد و مي توان بسياري از مفاسد اداري را كه هم اكنون از غلبه روابط بر ظوابط ايجاد شده است را برطرف نمود. تجربه سازمان‌هاي موفق در كشور نشانگر آن است كه به رغم تأثير عوامل محيطي، امكان بسياري از تحولات مثبت در درون سازمان‌ها وجود دارد و اين تحولات خود مي‌تواند بسترساز تحولات وسيعتري در كل جامعه باشد. فرهنگ كار و نظم‌پذيري در سازمان‌ها زمينه‌هاي استفاده مفيد و موثر از منابع انساني و مادي را فراهم مي‌سازد و آثار مطلوبي در بعد بهره‌وري و كسب مزيت رقابتي دارد. براي ارزشي كردن توليد و سودآوري، گريزي نيست جز اينكه در سازمان و جامعه فرهنگ كار رواج پيدا كند.

كار آفريني

بررسي وضعيت بسياري از كشورها نشان مي‌دهد كه در صورت برخورداري از استراتژي‌هاي جامع و تبديل آن به برنامه‌هاي مشخص و معين مي‌توان به توسعه دست يافت. در صورتي كه ما بتوانيم با كشورهاي داراي اقتصاد پيشرفته و مدرن تبادل تجربيات داشته باشيم و به تشريح تاريخ و نحوه زندگي آنان بپردازيم، مي توانيم الگوهاي جهان پيرامون را به افراد جامعه معرفي كنيم و نشان دهيم كه ارتقاء جايگاه هر كشوري در هر زمينه اي منوط بر سختكوشي و تلاش و كار مستمر مردم آن كشور است.اين ويژگي در كشورهاي شرق دور كاملا مشهود است. نگاهي به تجارب آنها نشان مي دهد كه در آن جوامع افراد سخت كوش بر افراد داراي استعداد ترجيح داده شده اند. ما نيز مي توانيم علاوه بر استعداديابي و ايجاد افراد شاخص، به سخت كوشي اهميت بدهيم. بزرگترين فايده اين تغيير اولويت، مشاركت بخش بيشتري از جامعه در مسائل اجتماعي خواهد بود و شايسته سالاري محقق خواهد شد.

فرهنگ كار يك هنجار فرهنگي است كه يك ارزش اخلاقي مثبتي را براي انجام يك شغل درست وضع نموده است و مبتني بر اين باور است كه كار في‌نفسه داراي يك ارزش ذاتي است. مثل ساير هنجارهاي فرهنگي، علاقه‌مندي و باور يك فرد به اخلاق كار اساساً تحت تأثير تجارب و تعليم يافتن فرد در خلال دوران طفوليت و نوجواني است. خانواده يكي از عواملي است كه در تقويت فرهنگ كار و دوام و اسمترار آن نقش دارد. اين به خاطر اين است كه فرد دائماً تحت تأثير خانواده قرار مي‌گيرد.

 اشتغال پايدار مفهومي نيست كه بتوان با فعاليت ها و پيگيري هاي مستمد اقتصادي ايجاد نمود بلكه زير ساختي است كه بايد با ايجاد فرهنگ درست كار در سنين كودكي و نوجواني در آحاد جامعه ايجاد شود

 بنابراين با برقراري ارتباط و كنش متقابل بين خانواده و فرد مي‌توان به صورت ضمني و غيرمستقيم بسترسازي لازم براي ايجاد و پرورش فرهنگ كار را فراهم ساخت والديني كه يك فرهنگ كار قوي را ابزار مي‌دارند فرزندان خود را به سوي بهره‌مند شدن از فرهنگ كار قوي مي‌كشانند. همين كه فردي وارد محل كار مي‌شود در ارتباط با تصورات و عكس‌العمل ديگران، نگرش‌هاي كار شكل يافته او در دوران طفوليت تاييد شده و يا مورد نقض قرار مي‌گيرد. در اين ميان مفهوم اشتغال پايدار رابطه تنگاتنگي با جايگاه كار در جوامع دارد. اشتغال پايدار مفهومي نيست كه بتوان با فعاليت ها و پيگيري هاي مستمد اقتصادي ايجاد نمود بلكه زير ساختي است كه بايد با ايجاد فرهنگ درست كار در سنين كودكي و نوجواني در آحاد جامعه ايجاد شود. نظام آموزشي كشور مي تواند در اين زمينه گام هاي اساسي بردارد.

فرهنگ كار بدون كار مفهومي ندارد. كار كردن و فرهنگ كار بايستي نهادينه شود تا از اين طريق بتوان بنيادهاي فرهنگ كار را بنا نهاد و در جهت تقويت آن گام برداشت. فرهنگ كار به معناي پذيرش اصول، الگوها، رفتارها و قواعد صنعت توليد است كه با اعمال ساز و كارهايي بايستي آن را ايجاد، مراقبت و كاربردي كرد. بدون ترديد ساختار اقتصادي جامعه بر فرهنگ كار موثر است. اميد است بتوانيم با جديت بيشتري شعار سال جديدمان را جدي بگيريم و تلاش روزافزون را سرلوحه زندگي فردي مان قرار دهيم.

زهره حيدري

بخش اقتصاد تبيان

سه شنبه دهم 5 1391 4:57

دخالت دولت در توليد؛ خوب يا بد؟

 


 در ادبيات امروزه اقتصادي به دنبال دولت حداقل ولي كارآمد هستند. در اين نوشتار به اين موضوع پرداخته شده است كه آيا دخالت دولت در امر توليد درست است يا خير؟
توليد ملي
وظيفه‌ي دولت درحمايت از توليد محصولات وطني چيست؟ بخش خصوصي دراين ميان چه وظيفه‌اي دارد؟ آيا دولت فقط بايد يك ناظر صرف باشد و يا اين‌كه تمام عنان كار را، خود برعهده بگيرد؟ دولت چگونه مي‌تواند به عنوان يك پشتيبان قدرتمند بخش خصوصي را به سمت توليد هدايت كند؟

 شايد بتوان بهترين مقدمه را براي متن حاضر، بيان انواع و اقسام تهديدهاي دولت و آن گاه پرداختن به ضرورت تحديد دولت دانست. چرا كه اگر زيان‌هاي بي شمار مداخله‌ي بي‌ حد و حصر دولت در اقتصاد به صورت اعم و در امر حمايت از توليد داخلي به طور اخص نبود، ديگر دليلي براي تحديد و مهار نمودن دولت وجود نداشت.

 قبل از هر چيز بايد بر اين نكته تأكيد ورزيد كه فرض اصلي ما در سرتاسر اين نوشتار، صدق نيت و اخلاص عمل در دولت‌مردان است و از اين رو اگر مذمتي مي شود، نسبت به حضور نابجاي دولت در برخي عرصه‌ها هم‌چون اقتصاد است و اين مذمت نه بر اشخاص كه بر مفهوم كلي دولت تعلق مي‌گيرد و فارغ از دولت‌مرداني است كه سكان امور را در دست گرفته‌اند.

در حقيقت با اين بيان مي‌خواهيم بر اين نكته تأكيد نماييم كه موضوع آثار زيان بار برخي از مداخله‌هاي اقتصادي دولت، ارتباطي به تفكر سياسي، اقتصادي و حتي اعتقادي و ديني دولت‌مردان ندارد.

بنابراين استدلال كساني كه اين آثار زيان بار را ناشي از شخصيت منفي و ناشايستگي برخي دولت‌مردان و صالح نبودن آنان مي‌دانند و از اين رو راه حل مشكلات را در به قدرت رسيدن افراد شايسته‌تر مي‌دانند، رد نموده و تأكيد مي‌كنيم كه اگرچه ترديدي در فوايد، محاسن و ضرورت انتخاب صالح و بلكه اصلح نيست اما حتي اگر بهترين افراد و كارآمدترين و كار آزموده‌ترين آن‌ها هم بر مسند دولتي بنشيند كه مالكيت خصوصي را به رسميت نمي‌شناسد و حريم مردم را پاس نمي‌دارد و از سر دلسوزي و نوع دوستي به رقابت و گاه درگيري با بخش خصوصي و مردم مي‌پردازد، در عمل به سواركار خوش قلبي مي ماند كه بر اسبي وحشي نشسته و در مزارع مردمان براي ايجاد رفاه و پيگيري و حل مشكلات آنان به اين سو و آن سو مي‌تازد و با هر تلاش خير‌خواهانه، بخشي از محصول آن‌ها را لگدكوب نموده و مقداري از خاك حاصل‌خيز را از ميان مي‌برد و از اين رو اگر در ضرورت تحديد(محدود كردن) دولت و لگام زدن بر آن سخن گفته مي‌شود حتي بهترين دولت‌مردان با بهترين نيت‌ها را هم در بر مي‌گيرد، چه رسد به مواردي كه سواركار نيز نا بلد و يا اساساً خداي ناكرده، بدطينت باشد.

استراتژيست‌ها به هنگام تعيين مأموريت يك سازمان، يك نهاد و به طور خاص نهاد دولت، به شدت بر پرهيز از رخ دادن دو خطا يعني خطاي غفلت و خطاي مداخله تأكيد دارند

در اينجا لازم است تا به تأكيدها و ظرايف كلام رهبري اشاره گردد كه به عقيده‌ي راقم اين سطور اهميتي بيش‌تر از مطلع پيام و اصل شعار داشت و سرشار بود از الزام‌ها، تأكيدها و در حقيقت تفكيك امور و مسايل به هنگام ورود به عرصه‌ي حمايت از توليد داخلي به طوري كه انسان گمان مي‌برد كه ايشان در همان لحظات اداي جملات، عميقاً نگران تبعات سخنان خويش و برداشت‌هاي نادرستي بود كه ممكن است از آن بيانات به عمل آيد. هم از اين رو بود كه بخش زيادي از آن پيام اختصاص داشت به مشخص كردن نقش‌هاي اصلي و دقيقي كه نهادهاي مختلف مي‌بايست در موضوع خطير حمايت از توليد داخلي بر عهده بگيرند و بخش زيادي نيز به نبايدهاي حمايت از توليد داخلي اختصاص داشت و به بيان بهتر، تشريح اموري بود كه دولت نبايد براي حمايت از توليد داخلي انجام دهد. دليل اين امر نيز خطر افزايش حجم دولت و دولتي شدن بيش‌تر اقتصاد به بهانه‌ي حمايت از توليد داخلي مي‌باشد. بر همين اساس در اين نوشتار بيانات ايشان را از منظر علوم راهبردي مورد واكاوي قرار ميدهيم:

توليد ملي

استراتژيست‌ها به هنگام تعيين مأموريت يك سازمان، يك نهاد و به طور خاص نهاد دولت، به شدت بر پرهيز از رخ دادن دو خطا يعني خطاي غفلت و خطاي مداخله تأكيد دارند.

بنا بر تعريف، خطاي مداخله مربوط به حوزه ها و حريم‌هايي است كه به كلي يا تا حد زيادي توسط مردم و بخش خصوصي پوشش داده شده است و كيفيت ارائه‌ي خدمات و محصولات نيز در آن‌ها در سطح بالقوه مطلوبي قرار دارد و از اين رو نه تنها نيازي به حضور و مداخله‌ي دولت نيست (چون در بهترين حالت مي تواند در حد همان كيفيت يا كميت، محصول و خدمات توليد كند) بلكه اين مداخله در بسياري موارد تبعات زيان‌باري دارد كه از بدترين آن‌ها مي‌توان به ورشكستگي و بيرون راندن بخش خصوصي از عرصه‌ي توليد اشاره كرد.

 متأسفانه اين حالت كه در حقيقت كاملاً در جهت عكس حمايت از توليد داخلي قرار دارد را در طول دهه‌هاي گذشته بارها شاهد بوده ايم و بدتر از همه آن كه اين كار تقريباً در تمامي موارد با نيت و شعار حمايت از مردم و مصرف كنندگان انجام شده است. حال آن كه هم صاحبان صنايع خصوصي و هم كارگران شاغل در اين صنايع و هم صنايع وابسته به آن‌ها، همه و همه در شمار همين مردم قرار دارند و ورشكستگي و تعطيلي آن‌ها نتيجه‌اي جز بيكاري خيل كثيري از مردم و از دست دادن قدرت خريد آن‌ها و تسري ركود به ساير بخش‌ها را در پي ندارد.

در حالت ديگر با خطاي غفلت مواجه‌ هستيم كه مواردي را شامل مي‌شود كه دولت از فعاليت در حوزه‌ها و توليد محصولات و خدماتي كه هيچ نهادي متولي ارائه‌ي آن‌ها نيست و اتفاقاً مورد نياز مبرم مردم و صنايع خصوصي مي‌باشد، سر باز بزند و شانه خالي كند. به عنوان مثال در طول دهه‌هاي گذشته شاهد اين موضوع بوده‌ايم كه بسياري از محصولات با كيفيت كشاورزي كه به مراتب از نمونه‌ي مشابه خارجي كيفيت بالاتري داشته‌اند تنها به دليل فقدان زيرساخت‌هاي حمل و نقل سريع براي رساندن به شهرهاي داراي فرودگاه بين‌المللي و نيز صدور سريع به بازارهاي هدف، از حضور در بازارهاي خارجي و حتي داخلي بازمانده‌اند و در نهايت به دليل افت كيفيت به عنوان محصول دست چندم راهي بازار شده‌اند.

امروزه عموم متفكران و استراتژيست‌ها بر اين عقيد‌ه‌اند كه نه مي‌توان دولت را به كلي حذف نمود و نه صحيح است كه تدبير تمام امور و تقدير تمامي مقدرات را به دست دولت سپرد

ممكن است كه مباحث نظري ياد شده بديهي به نظر برسد اما حقيقت امر اين است كه تعيين مرزهاي مداخله‌ي دولت كاري بس دشوار است و تا كنون درگيري‌هاي نظري و عملي فراواني را در كشورهاي مختلف با خود به همراه داشته است.

جهان در برخي از دوره‌هاي خود شاهد دولت‌هاي به اصطلاح حداقلي بوده است كه براي خود وظيفه‌اي جز حفظ امنيت و آزادي اقتصادي و نيز تعيين مناصب قضايي را قايل نبودند و در برخي دوره‌ها نيز دولت‌هايي را تجربه كرده است كه دخالت را به تمام شئون زندگي شهروندان گسترش داده و حتي مالكيت خصوصي را ملغي نمودند و برنامه‌ريزي در همه‌ي امور را به شكل متمركز در حيطه‌ي اختيارات دولت مي‌دانستند. هر چند كه هيچ يك از اين دو شكل افراطي امروزه در ميان مكاتب و نحله‌هاي مختلف عقيدتي طرفداري ندارد اما درس آموخته‌هاي فراواني براي بشر به همراه داشته است. به طوري كه امروزه عموم متفكران و استراتژيست‌ها بر اين عقيد‌ه‌اند كه نه مي‌توان دولت را به كلي حذف نمود و نه صحيح است كه تدبير تمام امور و تقدير تمامي مقدرات را به دست دولت سپرد.

آن چه امروزه مورد قبول اكثر اقتصاددانان است، توجه و تمركز بر نهادها به عنوان ابزار و بلكه محمل و حتي هدف اصلي توسعه‌ي اقتصادي است. در اين نگرش، دولت تنها يكي از نهادهاي جامعه است و هر چند نقش‌هاي مهمي براي آن در نظر مي‌گيرند اما لزوماً مهم‌ترين نهادها قلمداد نمي‌شود.

توليد ملي حمايت از كار و سرمايه ايراني

در واقع در اين رويكرد، دولت نهادي توسعه‌خواه و تكميل كننده است كه برخي از امور را به طور اختصاصي بايد به انجام رساند و در ساير امور نيز نقش پشتيبان را به عهده دارد. به عنوان مثال تأمين كالاهايي كه به هر دليل بخش خصوصي توان و يا انگيزه‌ي توليد آن‌ها را ندارد، بر عهده‌ي دولت است. در كنار اين امر دولت موظف است تا هرگونه كمك لازم براي نخست تقويت بخش خصوصي و توانمند سازي آن و دوم ايجاد انگيزه به شكل‌هاي مختلف براي اين بخش را به انجام برساند. اين همان موضوعي است كه در كلام رهبر انقلاب از آن با نام پشتيباني از بخش خصوصي و تأمين زيرساخت‌ها نام برده شد.

در واقع خط قرمز حضور دولت، وجود بخش خصوصي توانمند و كارآمد است؛ يعني هر جا چنين شرايطي موجود بود ديگر نيازي به دخالت دولت به عنوان توليد كننده نيست. چنان‌چه دولت بتواند درك درستي از مفهوم پشتيباني پيدا كند، مي‌تواند تصور صحيحي از وظيفه‌ي خود به دست آورد. در چنين شرايطي همان‌طور كه در كلام رهبر انقلاب نيز منعكس گرديد، نقش اصلي با بخش خصوصي، صنعتگران و كشاورزان است و خلاقيت، انگيزه، علم و هنرمندي آنان است كه ضامن و شرط لازم براي توليد است.

 اما حتي با وجود چنين بخش خصوصي توانمندي اين امكان وجود دارد كه به دليل محيط نامناسب اقتصادي و فضاي ضعيف كسب و كار، اين توليد بالقوه، بالفعل نگردد و از اين رو حمايت قوي دولت در قالب تأمين زيرساخت‌ها تضمين كننده‌ي تحقق اين توليد خواهد بود و در نهايت وجود ضلع سوم اين مثلث يعني مردم خريدار كالاي داخلي است كه شرط كافي و تضمين كننده‌ي خريد آن محصولات توليد شده خواهد بود.

بخش اقتصاد تبيان

منبع :مشرق نيوز

سه شنبه دهم 5 1391 4:55
X